طرح صلح غزه یا مجتمع خاورمیانه ای سرمایه گذاری امریکا، متحدان؟

«طرح صلح» ۲۱ ماده ای ترامپ در چند بند کلیدی قابل تلخیص است. بندهای دیگر پوشال بسته بندی، بازارپسندی چند بند اصلی هستند. فحوای جوهر سناریو این است که غزه باید یک مجتمع انباشت خاورمیانه ای برای سرمایه داران امریکائی، سعودی، قطری، اماراتی، ترک، اروپائی گردد. یک پارک ۳۵۰ کیلومتر مربع پیش ریز سرمایه در ملکیت غولهای بزرگ صنعتی، مالی، تجاری قطب غربی سرمایه داری و نقش مستولی سرمایه های امریکائی که با ایجادش دو میلیون جوان، کودک، زن، مرد فلسطینی، نیروی کار شبه رایگان سرمایه غولها، دولتها گردد. مالکان معجزه گر تراستها، بانکها، مؤسسات مالی، شروع به سرمایه گذاریهای «هوشمند» کنند. طرحهای توسعه اقتصادی با دلرباترین چشم اندازهای سود تنظیم و لباس اجرا پوشند. متخصصان، مهندسان، مدیران سودآورترین پروژه ها با الگوهای مدرن تشدید بدون مهار استثمار نیروی کار، مسلح به پیشرفته ترین، کم هزینه ترین ماشین های قهر و سرکوب فیزیکی، فکری توده های کارگر وارد میدان گردند. به بند های دهم و یازدهم نگاه کنید.      

«بازسازی و احیای غزه با تشکیل هیات متخصصانی که به تولید برخی از شهرهای معجزه‌آسای مدرن و پررونق خاورمیانه کمک کرده‌اند تدوین خواهد شد. پیشنهادهای سرمایه ‌گذاری هوشمند و ایده‌های توسعه هیجان‌انگیز توسط گروههای بین‌المللی خیرخواه ارائه خواهد گردید، چارچوب‌های امنیتی، حاکمیتی که سرمایه ‌گذاریهای را تسهیل کند، شغل، فرصت، امید به آینده غزه آفریند را مورد بررسی قرار خواهد داد. یک منطقه ویژه اقتصادی با نرخهای تعرفه ترجیحی ایجاد می شود و با کشورهای شرکت‌ کننده مورد مذاکره قرار می گیرد»

طرح ترامپ شیدای این رؤیای ضد انسانی است که دو میلیون غزه ای همراه با چند میلیون فلسطینی ساکن کرانه باختری و جاهای دیگر خاطرات خود از نسل کشی هشت دهه دولتهای بشرکش اسرائیل، امریکا، اروپا، سرمایه جهانی را دور ریزند!!، حمام خونهای رعب آور حیفا، العمود، بلدالشیخ، شیخ بریک، سعسع، شارع عباس، قالونیا، دیریاسین، طنطوره، کفرقاسم، خان یونس، صیدا، صبرا، شتیلا، حرم ابراهیم، قانا و بالاخره هولوکاست دو ساله جاری غزه را به فراموشی بسپارند. انتفاضه های اول، دوم، سوم را از حافظه تاریخی، طبقاتی خود شستشو کنند!!، طومار هشت دهه اشغال ستیزی و جنگ برای خارج سازی سرپناه، حق زنده ماندن، زندگی کردن از چنگال سراسر خون و دهشت دولتهای اسرائیل، کل دولتهای امریکا و جهان جنایت آگین سرمایه داری را در هم پیچند!!، به هیچ چیز سوای برده مزدی مفلوک ماندن نیاندیشند!!، این بردگی مزدی آکنده از ذلت، گرسنگی، نفرین شدگی را مظهر کرامت انسانی، قله رفیع آزادی، ام القرای بی نیازی پندارند!!، موهبت خدای سرمایه و خداوندگاران قدرت سرمایه داری انگارند، به یمن این القائات و باورهای سیاه، برج دیده بانی قطب غربی سرمایه داری جهانی و ستاد قدرت و رقابتش در خاورمیانه، ساحل خلیج از هر خطری، دغدغه ای، تلاطمی ایمن ماند.

«جنبش ضد اشغال» اگر چه زیر فشار پاشنه آشیلهای شکست زای ناسیونالیستی، اسلامی، هیچ کورسوی رهائی برای توده های کارگر، فرودست فلسطینی همراه نداشت، اما در سراسر این ۸۰ سال، کم یا بیش، خواب راحت حکمرانی را از چشم وحوش درنده حاکم اسرائیل می پراند. طرح ترامپ و بورژوازی فاشیست ایالات متحده رفع خطر این جنبش از سر حاکمان صهیونیست را دستور کار عاجل خود دارد، اما اساس سناریو نه این، که بازپردازی خاورمیانه با الگوی پاسخگوی نیاز اساسی روز امریکا است. پارک سرمایه گذاری ۳۵۰ کیلومتر مربعی ترامپ در غزه، کلید ورود به خاورمیانه ای است که در آن، امریکا به همه تقلاها دست می یازد تا کشورهای تبدیل شده به قلمرو سامان پذیری و انباشت سونامی وار سرمایه های چینی را بار دیگر زیر بیرق استیلای خود جمع کند. چه قدر موفق می شود، معلوم نیست و هیچ چشم انداز روشنی ندارد، اما او برای تحققش به تمامی راهکارها، بربریت ها توسل می جوید. به بند نهم طرح نظر اندازیم. «غزه تحت حکومت موقت انتقالی یک کمیته تکنوکرات و غیرسیاسی فلسطینی اداره می گردد که مسئول ارائه خدمات عمومی روزانه مردم غزه خواهد شد. این کمیته متشکل از فلسطینی‌های واجد شرایط و کارشناسان بین‌المللی تحت نظارت و سرپرستی یک نهاد انتقالی بین‌المللی جدید، «شورای صلح»، به ریاست دونالد ترامپ، و سایر سران کشورها از جمله تونی بلر، نخست‌وزیر اسبق انگلیس است. نهادی که چارچوب ها را تعیین می کند، بودجه لازم برای توسعه مجدد غزه را مدیریت می نماید. از بهترین استانداردهای بین‌المللی برای ایجاد یک حکومت مدرن و کارآمد در خدمت مردم غزه و قادر به جذب سرمایه‌ گذاریهای مفید استفاده خواهد کرد»

بنمایه طرح گذاشتن نقطه پایان قهرآگین بر جنبش مثاومت فلسطین، شریک ساختن بازهم افزونتر، عریان تر بورژوازی عرب، ترک خاورمیانه در سرکوب این جنبش، جایگزین سازی جنگ مشتعل ضد اشغال چندین میلیون ستمکش فلسطینی با یک توده عظیم نیروی کار شبه رایگان مطیع، رفع خطر توفان هولوکاست شدگان از سر دولت نسل کش اسرائیل، مقابله کارساز با بلوک بندی چینی – بریکس در خاورمیانه و در سطح جهان، پایان دادن به سهم خواهی و بحران آفرینی رژیم اسلامی ایران و به عنوان مکمل همه اینها خاموش سازی حتی المقدور کارزار پرشکوه حمایت انترناسیونالیستی طبقه کارگر از حق تعیین سرنوشت کارگران فلسطین است. آیا طرح موفق می گردد؟؟!! آیا حماس و گروههای همپیوند مجبور به تسلیم می شوند؟؟!! پاسخ آسان نیست، اما چند چیز روشن است.

اول: بند، بند آنچه طول این ۸۰ سال، به ویژه این دو سال رخ داده است، حقیقت غیرقابل انکاری را پیش روی میلیونها فلسطینی آماج نسل کشی قرار داده است. این حقیقت که «ضد اشغال ناسیونالیستی» و نیروهای دینی، لائیک، راست یا چپش برخلاف دعاوی غلیط منجی گری نه فقط کمکی به پیشبرد جنبش حق تعیین سرنوشت زندگی آنها نکرده اند که بدترین، پرهزینه ترین شکستها را بر سر آن آوار ساخته اند. کمتر فلسطینی امروز دخیل بند محمود عباس و دولت خودگردانش است، کارنامه حماس و نیروهای مشابه، بازمانده های چپ سرمایه آویز ناسیونالیستی نیز کمتر از دار و دسته بالا تاریک نیست. منظور مطلقا حمله اکتبر ۲۰۲۳ نمی باشد. سخن از شکست زائی کل ضد اشغال ناسیونالیستی و راه حل پردازیهای «ملی» «دینی» است. راهبردی که پاسخ حماس به طرح اخیر ترامپ نیز جزئی  از آن است. این پاسخ در شرائط فعلی، در داربست بینش اسلامی – ناسیونالیستی حماس، همراهان کاملا حساب شده، عقلانی است، اما عقلانیتی که فقط تلاش تا نفس آخر بورژوازی مغلوب دینمدار، ناسیونالیست فلسطین برای تداوم جدال با بورژوازی فاشیست اسرائیل و حامیان را منعکس می سازد. حماس و همپیوندان می دانند که تصمیم گیرنده نهائی جنگ غزه نه ترامپ بلکه نتانیاهو است و اولویت نتانیاهوها نه پارک سرمایه گذاری ترامپ – شرکا در غزه و چالش چین در منطقه که خاکسپاری تام و تمام جنبش تعیین حق سرنوشت میلیونها فلسطینی، ادامه سهمگین توحش میلیتاریستی تا استقرار خاورمیانه عاری از هر صدای مخالف بورژوازی بشرکش صهیونیست است. آنها این را هم می دانند که توان لازم مقابله با وحوش حاکم اسرائیل را ندارند، بار بدترین شکست را به دوش می کشند. ظرفیتشان برای تبدیل توده کارگر فلسطینی به پیاده نظام پشت سر خود افت کرده است. اهل نظراندازی به موج خروشان کارزار ضد نسل کشی صدها میلیون توده کارگر دنیا هم نیستند. تاریخا چشم به راه حمایت دولتهای عرب و غیرعرب بوده اند و این حمایت ها نیز به نقطه پایان رسیده است. همه چیز در برج رصد حماس و همپیوندان تیره است، پاسخ کل این داده ها را مد نظر دارد و با رعایت آنها تنظیم شده است. حماس تأکید می کند که ارتش اسرائیل تا آخرین مزدور باید از غزه بیرون رود – اداره غزه به یک جمعیت تکنوکرات فلسطینی وفادار به حقوق فلسطینی ها سپرده شود، در رابطه با کنار نهادن سلاح سکوت اختیار می کند، هر تصمیم حول بندهای دیگر را به توافق بر سر سه شرط بالا و مذاکره مشروح طرفین متخاصم موکول می نماید، یک طرف مذاکره را خود و نیروهای «غیروابسته» فلسطینی می شمارد.  مبادله اسرا، آزادی همه گروگانهای اسرائیلی را می پذیرد، همزمان بر آزادی هزاران فلسطینی ازجمله محکوم شدگان به سیاهچال خوابی مادام العمر اصرار می ورزد. حماس با این پاسخ عملا یک «نه» کوبنده در مقابل طرح ترامپ گذاشته است. «نه» محکمی که ترامپ، شرکا، چه بسا حاکمان نسل کش اسرائیل را  دچار سنگلاخ نظرپریشی سازد. چگونه؟ شرحش دشوار نیست. با آنکه افکارعمومی در اسرائیل به اندازه کافی فاشیسم آویز است، با انکه اپوزیسیون نمایانش حتی کارگرانش اپوزیسیون درونی صهیونیسم هستند، اما همین اپوزیسیون مدفون در گلایه پردازی دموکرات مآبانه، زیر فشار عوارض جنگ دو ساله، جانبدار ادامه جنگ غزه نیست. حماس این را می بیند، موج قهر کارگران دنیا علیه دولت های شریک و حامی اسرائیل، مجبور شدن این دولت ها به سر دادن نجوای فریب آمیز انتقاد به ادامه جنگ را هم چشم می دوزد، برای بخش نخست ارزشی قائل نیست!! اما قسمت دوم یا بارآورد عصیانها و  دست به عصائی دولت ها را معجزه گر می پندارد!!. به ترس و دهشت رو به گسترش «آل های» سعود، نهیان، ثانی، صباح، سعید، رژیم های اردن و عراق و لبنان از اسرائیل نیز خیره می گردد. همه اینها را در محاسبات خود وارد می کند و بر بلندای جمعبست آنها به این نتیجه می رسد که شروط پیشنهادی اش در پاسخ چه بسا بخش هائی از قدرت سیاسی آمریکا را هم به فشار بر اسرائیل مجبور سازد. فشاری که برایش ممد حیات گردد. عقلانیت پاسخ حماس در بهترین حالت به او و همپیوندانش فرصت می دهد تا امروز را به فردا رسانند اما برای توده های کارگر فلسطینی آماج نسل کشی های اسرائیل، امریکا، سرمایه جهانی هیچ روزنه ای به زنده ماندن باز نمی کند.

دوم: زمین و زمان واقعیتها، پروسه طولانی رخدادها، تجارب تلنبار کارزار فلسطینی ها، نسل کشی های هفتاد ساله اسرائیل و شرکا، کارنامه نیروهای راست، چپ، دینی و لائیک مقاومت، آنچه بر سر میلیونها فلسطینی در این هشت دهه رفته، همگی فریاد می زنند که کلید حل تعیین سرنوشت کارگران، ستمزدگان این دیار، نه دست حماس، حهاد اسلامی یا محمود عباس و دولت خودگردان، نه دست هیچ سازمان مقاومت ناسیونالیستی، اسلامی، نه لا به لای بندهای سناریوی سیاه ترامپ که در جای دیگر است.  فقط طبقه کارگر جهانی، جنبش کارگری جهانی است که می تواند بند نسل کشی، حمام خون، بمباران شدنها، فلاکت ها را از پای ساکنان غزه، کرانه باختری و هر کجای دیگر باز کند. واقعیتی که ۴۰ سال است گفته ایم، تکرار و تصریح کرده ایم. حقیقتی که اینک از درون تداوم بالنده همبستگی بین المللی کارگران جهان با هولوکاست زدگان فلسطینی، هر چند ضعیف، نحیف جوانه زده است. در اعتصابات و راهپیمائیهای پرعظمت کارگران ایتالیا زبان باز کرده است، در حال جان یافتن، بالندگی است و وظیفه هر کارگری در هر نقطه دنیاست  که به آبیاری، تغذیه، تقویت آن همت گمارد. به این سخن زیبای کارگران (GKN) ایتالیا دقت کنید: «میلیونها به پا خاسته اند،. دانشجویان در حال انفجارند، طبقه کارگر لباس کاهلی از تن کنده و می کوشد بر حس تسلیم و وادادگی خود غلبه کند. فاشیستهای حاکم ایتالیا بالانس حکمرانی را از دست داده اند. آماج قهر توده ها هستند، سازشکاران انگشت به دهان زوزه می کشند: «چرا برای دستمزدها، اشتغال، آموزش، بهداشت اعتراض نمی کنید؟» پاسخ ما به آنها ساده و کوبنده است: «در حال انجام درست و موفق این کارها هستیم، فقط شما نمی فهمید و ما شما را شیر فهم می کنیم. مبارزه ما کارگران ایتالیا، کارگران همه جا برای تحقق خواست های طبقاتی، اجتماعی، انسانی با مبارزه متحدمان برای رهائی فلسطینی ها به هم آمیخته است» همین کارگران  در تظاهرات پنجم اکتبر رم در مصاحبه هایی که تلویزیونهای دولت سرمایه داری هم پخش کردند طرح «صلح ترامپ» را مردود و ضد انسانی خواندند. یک هدف مهم سناریوی سیاه ترامپ نیز سوزندان، خفه کردن و در هم کوبیدن همین صدا، همین جوانه آگاهی، همین خیزش نوین سرمایه ستیز بین المللی است، ارجاع رهائی واقعی میلیون ها انسان فلسطینی به جنبش همبستگی بین المللی توده های کارگر دنیا یک شعار توخالی نیست، برای لحظه ای به این اندیشید که کارگران چند کشور با همین سطح شناخت موجود شماری از همرزمان ایتالیائی خود با صدای رسای عالمگیر اعلام دارند که رهائی توده آماج نسل کشی اسرائیل، امریکا، سرمایه جهانی در فلسطین را امر مسلم خود می بینند. چرخ کار و تولید را از کار باز می دارند. خواستار سقوط دولت اسرائیل، کنار رفتن هر نیروی بالای سر فلسطینی ها، آزادی کامل کارگران هر دو جا در تعیین سرنوشت خود گردند. به هر دو بخش کارگران برای حصول این هدف یاری رسانند. فریاد زنند که بانی و باعث نسل کشی فلسطینی ها طبقه سرمایه دار دنیا و دولتهای مسلط این طبقه اند، همان طبقه و دولتهائی که کارگران همه کشورها از جمله خود آنها را از هستی ساقط نموده و هر روز بیش از روز پیش ساقط می کنند. با این کار طرحی نو از انترناسیونالیسم رهائی آفرین کارگری در جهان اندازند. در همین راستا میلیاردها توده کارگر کره خاکی را وارد فاز جدیدی از مبارزه طبقاتی ضد بردگی مزدی سازند. از درون همین کارزار رهائی آفرین به کل کارگران اسرائیلی، فلسطینی در سراسر دنیا هشدار دهند که کلید حل معضل آنها نه در دست دولت ها یا گروههای ماوراء آنها که در اینجا این جنبش است.         

کارگران ضد سرمایه داری    هشتم اکتبر ۲۰۲۵