“دلفین” های ایرانی هشدار به هم طبقه¬ای¬هایمان در ایران و کل جهان

هسته کمونیستی- فرانکفورت

Tweet me!

دلفین­های ساخته شده آلمان، و فروخته شده به اسرائیل، قرار است، کاری را بکنند، که از قرار معلوم دلفین­های ایرانی هنوز خودشان هم نمی دانند چه می کنند و اینکه حتا دلفین شده­اند.

سرمایه داری همه چیز در آستین دارد و هر از گاهی یکی یا تعدادی از آنها را رو می کند. اینبار و درست در شرایطی که جهان سرمایه داری غرق در بحرانی است، که ابعاد آن هر روز دارد روشنایی بیشتری می­گیرد، و کل آن را به عنوان عامل اصلی مشکل تاریخ و جامعه در برابر چشم می گذارد، ترفند جدیدی را به کار گرفته است.

مشکل جهان سرمایه داری، جمهوری اسلامی نیست، اتم و سلاح اتمی نیز نیست، این همان دولت و حکومتی است که همینها بیش از ۳۳ سال با آن نرد عشق باخته­اند. و در حالی که کارگران و توده­های فقیر “خودی” را در زیر انواع فشارها و تهدیدها استثمار نموده اند، بر تمامی قوانین­شان در مهار جنبش کارگری مهر تائید همین سندیکاها نقش بسته است و اینکه بر واقعیت کارگران نه تنها در ایران که در کل جهان چشم بسته­اند.

آری مشکل طبقه کارگر و خطر حس شدۀ پیش روی اینهاست، که نیاز به فضا سازی و ایجاد جنگ تبلیغاتی دارند. و درست در همین لحظه است که دارد، “کارگر بازی” راه می اندازد و خود کارگران را از طریق سندیکاهایش وسیله این ترفند می کند. در دنیایی که طبقه کارگر هنوز موقعیت به زیر سوآل رفته طبقاتی خود را در زیر چتر قانونی سندیکاها و اتحادیه­های کارگری همین سیستم بدرستی دریافت نکرده، و جایگاه تاریخی خود را در مقابله با کلیت این سیستم درک نکرده است، بیکباره پنج اتحادیه کارگری فرانسه هم جهت با دولت های “خودی”- اروپایی و در فضای درگیری آنها با جمهوری اسلامی، بیاد کارگران ایران و محرومیت آنها افتاده­اند و بر آنند تا از حقوق دریغ شده آنان بدفاع برخیزند.

دمکراسی بورژوازی مایل است همین روزهای پشت سر گذاشته شده و ممنوع نمودن اعتراضات جهانی چند روزه علیه خود و بانک هایش در فرانکفورت بفراموشی سپرده شود، و قصد دارد تا کارگران را از طریق سندیکاهایش شریک این فراموشی کند و به عنوان مترسک دفاع همچنان “حقوق”ی، آنها را به صحنه آورد.

جهان سرمایه داری در روندی همسان، زمانی که قصد ورود به افغانستان را در سر پرورانده بود، به نمایش­هایی مشابه وجهانی دست زد. در یک ورزشگاه زنی مفلوک را به ضرب شمشیر سر زدند و با این تصویر بربریتی را برخ کشیدند، که شایستگی از میان برداشتنش را مجاز می نمود. و سپس با نمایش دیگری- شلیک با تانک به مجسمه بودا- دوباره در تقویت نمایش این بربریت کوشیدند و اذهان جهانی را آنچنان تغذیه نمودند، که یورش خود را به آنجا پیشاپیش توجیه نموده باشند.

رفتن با هواپیما به قلب برج­های دوقلوی جهان سرمایه داری این سناریو را به سرحد نهایی رساند و جواز جهان سرمایه داری را برای جستن راهی در خروج از مخمصه بحرانی که خود در آن زمان بیشتر آن را حس کرده بود، فراهم آورد.

در مورد عراق هم قضیه داشتن بمب و امکانات اتمی همین موقعیت را دنبال می کرد و اکنون نتایج عملکرد هر دوی این سناریوها پس از چند سال روشن است. جوامعی ویرانتر از گذشته، و ادامه درگیری­هایی که همچنان کل جهان سرمایه­داری خود بر آن افسری می کند و نقش میانجی را همچنان در آنها از دست نداده است. آیا کارگران در این کشورها به نوایی رسیده­اند؟

در تمامی اعتراضات اجتماعی در کشورهای افریقایی تحت عنوان بهار عربی، آیا تا کنون چیزی بیش از وخامت بیشتر نصیب کارگران و زنان و توده­های فقیر این جوامع شده است؟ چه کسانی اکنون بر اریکه قدرت نشسته­اند، جز آنکه همچنان همراهان همین سیستم فلاکت­بار سرمایه داری باشند.

اکنون دو دولت سرمایه داری چغر دیگر-ایران و سوریه- در کانون توجه جهان سرمایه داری قرار دارند. جهان سرمایه داری هنوز درگیر بحران شدید خود است و تب یونان و خطر خیزش­های آینده همچنان کابوس بزرگ آن است. پس بایستی جهان را دست بسر کرد و چشم­ها را از سرمایه­داری به سمت دیگری منحرف کرد. “اتم” و “تروریسم” و مجموعه آنچه را سرمایه­داری خود سبب ساز آن است، به عنوان عوامل مخرب جهان و زندگی انسان ها معرفی میشوند و لزوم از میان برداشتن آنها دست مایه سیاست هایی می شوند، که جوامع امروز جهان را با تبلیغات آن از پا در آورده اند.

آلمان(“دمکراسی”!) به اسرائیل زیردریایی “دلفین” می فروشد و تجهیزات جنگی آن را تکمیل­تر می نماید تا بازار کساد خود را اندکی ترمیم کند اما حتا تاب خود را در مقابل قطعه­ای انتقادی-ادبی از یک نویسنده از دست می دهد، و عربستان بیش از سه میلیار دلار سلاح نظامی خریداری می کند، تا نقش خریدار کلان چنین بازاری را همچنان ادامه دهد، اما بحران همچنان ادامه دارد و اوپل کارگران را بر لبه پرتگاه می کشاند و سوریه و ایران در وضعیتی فلاکت بارتر از چیزی بسر می برند، که اکنون سرمایه داری خود بتواند در نقش ناجی، آنها را نجات دهد.

در چنین شرایطی انبوهی از گیجی در میان خود ما، همسو با همین سیاست جهانی سرمایه داری تن به ترفندی می دهد، که خود این سیستم تهدید دائم را همواره در مقابل چشمانش گذاشته است.

در چنین شرایطی پنج اتحادیه و ابزار سیاست سرمایه داری فرانسه اقدام به فراخوانی کرده­اند، تا سیاست اروپایی سرمایه داری را علیه موقعیت مشابهی در گوشه دیگری از جهان-ایران- تکمیل کنند. آری در چنین شرایطی بخشی ایرانی از همین جنبش پراکنده و نامنسجم طبقاتی کارگران همچنان تحت عنوان “همبستگی با جنبش کارگری” تن به ادامه گیج سری می دهد و به نظر خود “در طرف مقابل، سازمان جهانی کار سه جانبه گراست و نمایندگان دولت، کارفرمایان و در بسیاری موارد باصطلاح کارگران، بعنوان عضو رسمی در آن شرکت می ورزند و این موجبات مماشات با رژیم­های مشابه نظیر ایران را هموار می کند. از این نظر نهادهای کارگری و فعالان آن و نیز همه ی نیروهایی که به پایمال شدن حقوق ابتدایی کارگران ایران باور دارند، در روز چهار شنبه ۶ ژوئن مقابل دفتر سازمان جهانی کار در ژنو متحدا گرد آئیم و با پاسخی مثبت به فراخوان ۵ سندیکای فرانسه، از طبقه کارگر ایران و حق ایجاد تشکل های مستقل و نیز سندیکایی و حق اعتصاب و تظاهرات آنها دفاع نمائیم و …”

آری این موقعیت جنبش طبقاتی ما در جهان امروز و از جمله در جنش طبقاتی کارگران در ایران است. بجای جستجوی راهی برای چگونگی خروج از چنین بن بست پراکندگی و ایجاد زمینه برای تجمعی دگرگون کننده برای خود در جامعه و یورش به برج عاج سرمایه داری، به دنبالچه روندی تبدیل می شویم، که قصدش نه تنها نجات ما نیست، بلکه ساختن ابزاری تبلیغاتی ست، که سناریویش را خود این سیستم نوشته، و ما را دعوت به بازی در آن نموده است.

اینکه ما ناگزیر از کار در شرایطی سخت و دشوار هستیم، امری واقعی و وابسته به موقعیت عمومی طبقه کارگر است، که تأمین معیشت آن را به ما تحمیل می نماید، اما ما ناگزیر نیستیم به سیاستی تن دهیم که این سیستم خود برای ادامه فلاکت ما طراحی می کند.

ما کارگران جهان بایستی بدانیم، تا زمانی که ما خود اقدامی برای همدستی با یکدیگر نکنیم، و با سر خود چاره اندیشی نکنیم، راهی برای نجات از مخمصه سرمایه داری را هم باز نخواهیم کرد. بنابراین بجای پیوستن به صف سیاست های تبلیغاتی سرمایه داری، بایستی بفکر راهی برای اتحاد طبقاتی و سراسری خود بصورت شورایی و بدور از سیاست های اتحادیه ای و اشکال متنوع سیاست بازی های جهان امروز باشیم.

بجای رفتن بدرون صفی مشکوک و شناخته شده، به تعمق به سیاست پشت این صف بیاندیشیم، که در شرایط بحرانی جهان سرمایه داری، در بخش تبلیغات کدامیک از طرفین درگیر این جنگ قرار خواهیم گرفت. کارگران در جهان سرمایه داری به اندازه کافی از خود بیخود و دچار از خود بیگانگی هستند، و اکنون لازم نیست تا در صحنه سیاست نیز این وضعیت را به نفع همین سیستم ادامه دهیم. بیائید از همینجا آغاز کنیم، و بیائید همین سیاست سرمایه داری را به ضد خودش تبدیل کنیم.

ما فعلا و ناچارا نیروی کار در جامعه سرمایه داری هستیم، اما نیروی فریب خور آن نباشییم. بیائید با پیدا کردن دست یکدیگر این سنگ را از سر راه تاریخ جامعه انسانی برداریم.

هسته کمونیستی- فرانکفورت ۲۹ مای ۲۰۱۲

توضیحات و خبرهای مرتبط:

اغلب کشورهای اروپایی سفیران سوریه را از کشور خود اخراج کرده اند و متحدا دست به یک فضا سازی ویژه و بی سابقه زده اند. در همین حال یوآخیم گاوک رئیس جمهور جدید آلمان به اسرائیل رفته است.

…….

آلمان، فرانسه، بریتانیا، کانادا و استرالیا در واکنش به ادامه کشتار شهروندان غیرنظامی سفیران سوریه را اخراج کردند. دیگر کشورهای غربی نیز چنین قصدی دارند. بسیاری از این کشورها پیشتر سفیران خود را از دمشق فراخوانده‌اند.

کشورهای آلمان، فرانسه، بریتانیا، کانادا و استرالیا روز سه‌شنبه ۲۹ مه/ ۹ خرداد سفیران حکومت بشار اسد را از پایتخت‌‌های خود اخراج کردند. براساس گزارش‌ها بسیاری دیگر از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز قصد دارند سفیران سوریه را از کشورهای خود اخراج کنند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه وزیر خارجه استرالیا، باب کار روز سه شنبه (۹ خرداد/ ۲۹ مه) اعلام کرد کاردار سفارت سوریه از این کشور اخراج شده است. باب کار به خبرنگاران گفته است جودت علی، دیپلمات ارشد سوری روز گذشته به وزارت خارجه احضار شد و به او ۷۲ ساعت مهلت داده شده خاک استرالیا را ترک کند.

بنابر این گزارش وزیر خارجه استرالیا گفته است اخراج دیپلمات سوری در اعتراض به کشتار حوله انجام شده است. او این اقدام را پیام هشدارآمیزی به دمشق ‌خواند و ابراز امیدواری کرد کشورهای دیگر نیز دست به عمل مشابهی بزنند (نقل خبر از: دویچه وله)

…………….

دولت هایی چنین انسان دوست، خود فروشنده انواع سلاح به همین حکومت بوده اند. و در جریان شورش های لیبی تحت عنوان “کمک های انساندوستانه” برای کشتار به آنجا سیل سلاح را سرازیر نمودند.

در دیگر کشورهای عربی، در افغانستان و عراق خود اکنون یکی از عوامل کشتارها هستند و احتمالا برای حفظ سلامتی همان مردمی که به دم تیغ می سپارند!

مجموعه این فضا و خبرهایی که اکنون در سطح جهانی جریان دارد، و بویژه پس از نوعی بی نتیجه گی در کنفرانس بغداد میان ایران با کشورهای ۵+۱ حول مسئله اتمی، موقعیتی بحرانی تر و نوعی زمینه چینی را برای برنامه ای دیگر نشان می دهد. این است که اعتراض سندیکاها نیز به یکباره پا در هوا و از سوی خود آنها بنظر نمی رسد. بویژه که در تمامی این ۳۳ سال جمهوری اسلامی در ایران کم کشتار و دستگیر نکرده و هیچ یک از این دولت ها نیز رابطه اشان با آن به قطع شدن منجر نگردیده است.

…………………………

سایت چشم انداز کارگری

http://www.chiran-echo.com/

به فراخوان ۵ سندیکای فرانسه در حمایت از تشکل های مستقل کارگری ایران، در ژنو متحد شویم

صدو یکمین اجلاس سازمان جهانی کار از پنجم تا پانزدهم ژوئن در ژنو انجام می پذیرد و از آنجا که

نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی عضوی از نهاد سازمان جهانی کار در سازمان ملل است، عناصری

 دروغین کارگری را بعنوان نمایندگان طبقه کارگر بدانجا می فرستد تا با ترفندهای همیشگی، پایمال

نمودن حقوق اولیه کارگران ایران را کتمان و سرکوب مستمر طبقه کارگر و فعالین آنرا از افکار عمومی

 جهان مخفی دارد. هم اکنون بسیاری از فعالان کارگری تحت شرایط سخت و دشوار در زندان های رژیم

بسر می برند و به حبس های دراز مدت محکوم شده اند. رژیمی که مقاوله نامه های ابتدایی سازمان

 جهانی کار را عملی نمی سازد و به تشکل های مستقل و حق تجمع، اعتصاب و تظاهرات را از آنان

سلب می کند و همواره با دفاع از کارفرمایان، اکثریت عظیمی از کارگران را از بیمه های اجتماعی و

 نیز بیکاران را از بیمه های بیکاری محروم می سازد.

رژیم جمهوری اسلامی، بنا به ماهیت سرمایه دارانه خویش، ترس و وحشتی عظیم از طبقه کارگر ایران

 دارد و ثبات آنان را خطری بزرگ بر ضد حیات ننگین خویش می انگارد، از این نظر است که برگه

های سفید امضا و پیمانکاری را رواج بیشتری می دهد تا هر زمان اراده کند از طرف خود و کارفرمایان

 خصوصی، به اخراج های دستجمعی بپردازد. در روند چنین سیاست های بغایت وحشیانه، بسیاری از

 کارگران واحدهای تولیدی و خدماتی از بنگاههای کوچک و بزرگ، حقوق های معوقه دارند و فقر و

 رنج کارگری و خانواده شان افزایش قابل توجه ای می یابد.

در طرف مقابل، سازمان جهانی کار سه جانبه گراست و نمایندگان دولت، کارفرمایان و در بسیاری موارد

 باصطلاح کارگران، بعنوان عضو رسمی در آن شرکت می ورزند و این نیز موجبات مماشات با رژیم

 های مشابه نظیر ایران را هموار می کند. از این نظر نهادهای کارگری و فعالان آن و نیز همه ی

 نیروهایی که به پایمال شدن حقوق ابتدایی کارگران ایران باور دارند، در روز چهارشنبه ۶ ژوئن مقابل

 دفتر سازمان جهانی کار در ژنو متحدا گردآئیم و با پاسخی مثبت به فراخوان ۵ سندیکای فرانسه، از

 طبقه کارگر ایران و حق ایجاد تشکل های مستقل و نیز سندیکایی و حق اعتصاب و تظاهرات آنها دفاع

 نمائیم و نمایندگان دروغین نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی را نزد افکار عمومی رسوا سازیم.

زنده باد همبستگی بین المللی کارگری

همبستگی با جنبش طبقاتی کارگری ـ پاریس

۸ خرداد ۱۳۹۱ ـ ۲۸ مه ۲۰۱۲

Rassemblement à Genève le 6 juin 2012

Place de Nations de 12H à ۱۴H

Pour la défense des droits des travailleurs

et des libertés syndicales en Iran

En Iran, les travailleurs sont privés de libertés essentielles :

– le droit de faire grève,

– le droit de manifester,

– le droit de constituer des organisations syndicales.

Accusés d’avoir enfreint ces interdictions, des milliers de salariés sont arrêtés,

et nombre d’entre eux sont jetés en prison et certains condamnés à mort.

Les syndicats français CGT, CFDT, FSU, UNSA et Solidaires appellent les

organisations de travailleurs présentes à Genève à l’occasion de la Conférence

internationale du travail 2012 à se rassembler Place des Nations pour

– La libération des syndicalistes emprisonnés ;

– L’organisation de syndicats indépendants ;

– Une présence à l’OIT d’organisation des travailleurs à l’OIT

représentant réellement leurs intérêts et non pas de prétendus

« syndicalistes » en réalité complices du régime.

Place des Nations

de 12 H à ۱۴ H

Le 6 juin 2012 à Genève

Ce rassemblement permettra aux représentants syndicaux présents

d’exprimer leur solidarité envers les travailleurs et syndicalistes iranie

………..

سایت اتحاد کارگری

http://etehadkargari.blogspot.se/2012/05/blog-post_2415.html#more

همایش سالانه سازمان بین المللی کار، وضع کارگران ایران را مورد بررسی قرار می دهد

نوشتۀ بیژن برهمندی-رادیوبین المللی فرانسه

امسال پنج سندیکای فرانسوی ، ث.ژ.ت/ ث.اف.د.ت / اف.اس.یو/ یو.ان.اس.آ/ و /سولیدر/ با انتشار فراخوان مشترکی

از مردم خواسته اند که روز شش ماه ژوئن به آنها پیوسته و در میدان ملل شهر ژنو در حمایت از کارگران ایران دست به تظاهرات ایستاده بزنند

صبح امروز جلسه مقدماتی همایش سالانه سازمان بین المللی کار در ژنو آغاز بکار کرد و پس از برنامه ریزی های معمول در روز های آینده این همایش بطور رسمی فعالیت هایش را شروع خواهد کرد.

امسال پنج سندیکای فرانسوی ، ث.ژ.ت/ ث.اف.د.ت / اف.اس.یو/ یو.ان.اس.آ/ و /سولیدر/ با انتشار فراخوان مشترکی خطاب به تشکل های کارگری شرکت کننده در همایش امسال، خواهان آزادی کارگران زندانی در ایران، اجازه برپائی سندیکا های مستقل کارگری و حضور نمایندگان واقعی کارگران در همایش سازمان بین المللی کار شدند.

این سندیکا ها در عین حال از مردم خواسته اند که روز شش ماه ژوئن به آنها پیوسته و در میدان ملل شهر ژنو در حمایت از کارگران ایران دست به تظاهرات ایستاده بزنند.

علیرضا نوائی عضو اتحاد بین المللی حمایت از کارگران ایران درباره همایش امسال گفتگوئی انجام داده است که شما را به شنیدن آن دعوت می کنیم.

علیرضا نوائی در این گفتگو ضمن توضیحاتی درباره دستور کار امسال همایش سازمان بین المللی کار، تاکید می کند که هیات نمایندگی جمهوری اسلامی باید به انتقاداتی پاسخ دهد که از سال ۲۰۱۰ توسط این سازمان مطرح شده و امسال ایران متعهد است که نسبت به آنان پاسخگو باشد.

درباره وضعیت کارگران زندانی در ایران نوائی به معرفی آنها می پردازد و از جمله از رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد نام می برد که “آنقدر حالش وخیم است که از زندان به بیمارستان منتقل شده است”

در میان کارگران زندانی دیگر ، علیرضا نوائی از علی نجاتی عضو سندیکای کارگران هفت تپه نام میبرد که بعلت بیماری هم اکنون در مرخصی استعلاجی بسر می برد.

بهنام ابراهیم زاده ، علی اخوان،مهدی شاندیز ، شاهرخ زمانی ( که در تبریز زندانی بود و از دو روز پیش به جای نامعلومی منتقل شده است) و محمد جراحی و دو فعال کارگری بنام زندی و هشیار که در مراسم اول ماه مه در سنندج دستگیر شده اند، در زمره کارگرانی هستند که بدلیل فعالیت های کارگری در ایران دستگیر و زندانی هستند.

علیرضا نوائی به این لیست از زندانیان کارگری، فریبرز رئیس دانا را هم اضافه می کند که بعنوان فعال کارگری عضو کانون مدافعان حقوق کارگر و عضو کمیته دفاع از رضا شهابی هم هست و اینک در زندان بسر می برد.

لینک گفتگو:

 

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.