اعتراض کارگران ایران خودرو نسبت به پائین بودن دستمزد، نقل هر جمع کارگری در ایران خودرو است. بحث بالا رفتن روز افزون قیمت ها به سخن دیگر بالارفتن هزینه بازآفرینی نیروی کار که در برگیرنده مخارج تامین مایحتاج خانواده، هزینه تحصیل و دیگر هزینه ها از جمله کرایه خانه، فریاد کارگران را درآورده است. این مسئله در خصوص کارگران قراردادی و پیمانی ایران خودرو محسوس تر است و به همین خاطر است که کارگران قراردادی به دفعات از رئیس قسمت خود خواسته اند که خواست هایشان را به گوش مدیران ایران خودرو برسانند. برخی تجمع های مقطعی نیز در این راستا در سالن های مختلف صورت گرفته است. دیسیپلین حاکم بر کارخانه به گونه ایست که اخبار بخش های مختلف کمتر به گوش دیگر بخش ها می رسد. قسمت های مختلف با رنگ لباس مشخص می شوند و به ندرت اجازه داده می شود کارگری به قسمت دیگر (مثلا از قسمت مونتاژ به قسمت رنگ) برود. با توجه به همه ی این موارد خبرگیری از قسمت های مختلف کارخانه مشکل است. بارها اتفاق افتاده است که تجمع اعتراضی یا حادثه ای در یکی از بخش های کارخانه رخ داده و ماه ها بعد به گوش کارگران سایر بخش ها رسیده است. گفته می شود بسیاری از کارگران به دلیل پائین بودن دستمزد و بالا بودن مخارج زندگی ناچار به استعفا شده اند تا با متوسل شدن به کار چند شیفتی صورت خود را پیش زن و بچه سرخ کنند.
از این گذشته در بخش تولید، سلطه ی ابزار تولیدِ تحت حاکمیت سرمایه بر کارگران، علاوه بر اینکه هرگونه اراده ای را بر نیروی کار از آنان سلب می کند، حتی فرصت تردد کارگر برای کارهای ضروری را هم از او دریغ می کند. حتی اگر کارگری بخواهد به دستشویی برود باید از قبل اعلام کند که برای او مجوز صادر شود تا کارگر دیگری جایگزین او شود زیرا وقفه در کار به معنی وقفه در تولید ارزش اضافی است. در شیوه ی تولید سرمایه داری ماشین ابزارهای ساخت دست کارگران بر خود کارگران فرمان می راند. اساسا شیوه ی تولید سرمایه داری به گونه ای است که در آن حاصل دسترنج کارگران، ارزش اضافه هایی است که بر سرمایه انباشت می شود و خود کارگر را به انقیاد هر چه بیشتر می کشاند.
روز چهارشنبه ۲/۱۰/۹۲ ساعت ۲ صبح در یکی از سالن های ریخته گری دو ماشین تولید شده در سالن، آتش می گیرند که سریعا ماشین های آتش نشانی سر می رسند و از گسترش آتش سوزی به دیگر ماشین ها جلو گیری می شود. گفته می شود این آتش سوزی عمدی بوده و دلیل آن واکنش اعتراضی کارگران به پائین بودن دستمزد بوده است.
همکاران! زمانی که کارگران ایران خودرو از پائین بودن دستمزد هایشان به ستوه آمده اند حکایت از بالا رفتن سرسام آور قیمت ها و پائین آمدن شدید قدرت خرید دارد. شاید ما کارگران ایران خودرو در این توهم بودیم که کاهش دستمزد ها شامل حال ما نخواهد شد به واقع سال های قبل هم دستمزد ها پائین بود و با اضافه کاری ها مایحتاج خود را به سختی تامین می کردیم. راه دور نرویم، بسیاری از همکارهای بازنشسته مان هم برای تامین مخارج زندگی کار می کنند. بخشی از افرادی هم که استعفا می دهند از این روست که دستمزدها کفاف زندگی را نمی دهد، می خواهند به اجبار خود را بازنشسته کنند و با گیر آوردن کار دیگری یا چند نوبت کار، جلوی زن و فرزند شرمنده نباشند.
برای مقابله با کمی دستمزد، نه اقدام به خودکشی (که چند ماه پیش در ایران خودرو روی داد) و نه اقدام به آتش زدن ماشین ها که محصول کار خود ما کارگران است هیچکدام چاره ی کار نیستند. تنها ما کارگران ایران خودرو نیستیم، بسیاری از بخش های کارگری، هم اکنون برای گرفتن دستمزد معوقه، مبارزه با بیکارسازی ها و اخراج ها و کمی دستمزد به اشکال مختلف دست به اعتراض زده اند. اگر دیروز با توهم زایی ها از سوی حاکمان سرمایه داری ایران و دیگر رسانه های سرمایه داری جهانی فکر می کردیم با عوض شدن دولت ها و مدیران سرمایه فردای بهتری خواهیم داشت به تجربه دریافته ایم سرمایه داری و حکومت مستبد سرمایه تنها با نیروی نظامی و سرکوب، کارخانه را محاصره نمی کند (مانند محاصره ی کارگران ایران خودرو در رابطه با حادثه ی کشته شدن ۵ نفر در ایران خودرو) بلکه از طریق پمپاژ تبلیغات دروغین و توهم زا نیز ما را از دست به کار شدن در مبارزه با سرمایه باز می دارد. آنچه از این رسانه ها چه در ایران و چه ماهواره ها پخش می شود، وارونه سازی و توهم آفرینی است. منطق حاکم بر شیوه ی تولید سرمایه داری تنها منطق سود، تولید ارزش اضافه و انباشت سرمایه است و این تامین نمی شود مگر با فقر و فلاکت کارگران به ویژه در حال حاضر که بحران، گریبان نظام سرمایه داری را گرفته است، سرمایه برای مقابله با بحران راهی جز کاستن هر چه بیشتر دستمزد ما کارگران که هم اکنون هم اکثریت ما در زیر خط فقر زندگی می کنیم و به معنی واقعی کلمه با گرسنگی دست به گریبانیم، ندارد. نباید فکر کنیم که بحران باعث می شود که تولید ارزش اضافه مختل شود. سرمایه از دستمزد ما کارکران خودروساز کم می کند، بخشی از کارگران کیان تایر را اخراج می کند و با بالا بردن شدت کار کارگران شاغل، کمبود کارگران اخراجی را تامین می کند.
گفتیم که رسانه های سرمایه داری «وطنی» به هر وسیله ای مثل ناسیونالیسم و خرافات، تمام تلاششان این است که سرمایه داری را قبله ی آمال بشریت جلوه دهند. ماهواره ها و همه ی رسانه های سرمایه داری جهانی نیز نسخه ی سندیکا سازی برایمان می پیجند.
ما برای عملی شدن خواست و مطالباتمان نه با دخیل بستن به دولت روحانی که رسالتش نجات سرمایه داری به قیمت سیه روزی هر چه بیشتر ما کارگران است به هدفهایمان می رسیم نه با تبلیغات ماهواره ای که تنها وسیله ایست برای نفوذ دیدگاه های ضدکارگری در درون طبقه ی کارگر راه به جایی خواهیم برد. راه چاره ی ما نه متوسل شدن به نهادهای حکومتی چون اداره ی کار و دیگر نهادهای حاکمیتی و نه شوراهای اسلامی دست ساز حاکمیت سرمایه است که در حال حاضر برای به انحراف کشاندن جنبش کارگری از هیچ کوشش ضد کارگری دریغ نمی کنند. ما کارگران به تجربه دریافته ایم که مبارزات پراکنده ی کارگری راه به جایی نمی برد و از آنجایی که تنها نیروی ما برای مقابله با سرمایه در تعدادمان است، با متحد شدن با دیگر کارگرانی که هم اکنون برای خواست و مطالبات خود در پیکار اجتماعی علیه سرمایه به اشکال مختلف دست زده اند (مانند کارگران پلی اکریل، پتروشیمی فجر، نبرد صفا، کیان تایر و …) و خواست ها و مطالباتی چون ما دارند، دست اتحاد و همبستگی دهیم. تنها راه ما متحد و متشکل شدن در شوراهای سراسری ضد سرمایه داری است. ملاط پیوند کارگران در یک تشکل سراسری علیه سرمایه، خواست ها و مطالبات روز ما کارگران است.
یک کارگر خودروساز