پرویز نعمان در سال ۱۳۱۳ در یکی از محلات جنوب تهران در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. او از شرایط کار و زندگی استثمارشوندگان برخاست و همین شرایط وی را به سمت اعتراض و مبارزه علیه ستمکشیها و نابرابریها سوق داد. در سنین جوانی، در جستجوی یافتن راه کارزار و ایفای نقش انسانی و طبقاتی خویش، مثل خیلیهای دیگر، اسیر «حزب توده ایران» گردید. به سازمان جوانان حزب پیوست و در مصاف علیه رژیم سلطنتی حاکم هر چه میتوانست انجام داد. در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد، از ایران خارج شد. در فرانسه به تحصیل پرداخت و عضو موثر کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج کشور گردید و در سالهای اول جزو هیات دبیران آن بود. از سر استثمارستیزی خود را شیفته کمونیسم میدید و راه واقعی مبارزه علیه سرمایهداری را میجست. در اعتراض به سیاستهای اردوگاه و کارنامه ننگین «حزب توده»، سرانجام از این حزب جدا شد. عضویت در «سازمان انقلابی حزب توده»، جریان موسوم به «کادرها» و محفل «آذرخش» فعالیتهای بعدی رفیق تا پیش از قیام بهمن ۵۷ بود.. در سالهای انقلاب فرهنگی چین، عازم آن کشور شد. در بحبوحه انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و به «گروه کمونیستی نبرد»، از انشعابات «سازمان مجاهدین م.ل.»، پیوست.
آن چه در مورد پرویز نعمان مهم است، این که شالوده کار وی در این گسستنها و ساختنها، همه جا تلاش برای شناخت ژرفتر راه مبارزه طبقاتی و یافتن طریق درست پیکار با سرمایهداری بود.
پرویز با شروع کشتارهای دهه شصت و سرکوب فاشیستی جنبش کارگری و نیروهای اپوزیسیون توسط دولت اسلامی سرمایه، خود را مجبور به خروج از ایران دید. دهههای اخیر عمر خود را در انگلیس گذراند. او پس از خروج دوباره از ایران و تا روز درگذشتش عضو هیچ سازمان یا حزب سیاسی نشد. او در همه عمر از بیماری فلج پا رنج میکشید. در این اواخر، بیماریهای حادتر و بیشتری، وجودش را در خود پیچید. اما تا لحظات آخر عمر هر چه گفت، از ضدیت با سرمایهداری بود. شور و خروش مبارزه علیه توحش سرمایه را نجوا میکرد، ضرورت پیکار برای رهایی انسان را بر زبان میآورد و دمی از مطالعه، از جمله آثار مارکس، برای راه یابی آینده جنبش کارگری و کمونیستی جهانی غافل نبود. دوست داشت «رفیق» صدایش کنیم و همه دوستان و یاران کمونیستش را هم رفیق صدا میکرد.
انسان دوستی، رک گویی، تواضع، گریز از غوغاسالاری، طرد کیش شخصیت، محبت بسیار به یاران و عزیزان، زندگی ساده، ارزشگذاری به زندگی و بالاخره بذله گویی همیشگی حتی در اوج درد و ناراحتی، ابعاد دوست داشتنی دیگر این شخصیت تاریخی جنبش کمونیستی است.
ما، رفقای سالیان دراز وی، از دست دادن رفیق را غمی بزرگ میبینیم، به تنها فرزند و سایر اعضای خانواده و دیگر یارانش تسلیت میگوئیم و یادش را برای همیشه زنده نگه میداریم.
بیستم آوریل ۲۰۱۶
ناصر پایدار – مراد عظیمی – محبوبه مشکین – فرهاد بشارت – سوسن بهار – جعفر رسا – بیژن هدایت