پیشاپیش لازم است، به بخش هایی از طبقه کارگر ایران که بر اعتصابات جاری همزنجیران خود چشم بسته اند یاد آوری کنم که به لیست اعتصاب ها و اعتراضات زیر نظر اندازند.
شرکت نیشکر هفتتپه، شرکت هپکو، پالایشگاه قشم، پالایشگاه آبادان، پالایشگاه جفیر، پالایشگاه کنگان، پالایشگاه پارسیان، پتروشیمی لامرد، اتوبوسرانی خط واحد ارومیه، پالایشگاه ماهشهر، پالایشگاه اصفهان، نیروگاه برق پارس جنوبی بیدخون، شرکت آسفالت طوس دشت آزادگان، سایت پتروشیمی عسلویه . به این لیست کارگران شهرداری ها، کنتور سازی قزوین، شلتوک کاران دشت آزادگان، کشت و صنعت نیشکر کارون و چندین اعتراض دیگرمثل میدان نفتی مهران، نیروگاههای برق تبریز و مشهد را نیز اضافه کنید و فراموش نکنید که حمایت متکی به عمل شما نیاز تعیین سرنوشت این مبارزات است و میتواند به تحکیم شالوده جنبش شورایی با استراتژی و تاکتیک ضد سرمایه داری یاری رساند .
ملاحظات به هم پیوسته :
دوماه است که اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه ادامه دارد . با شروع اعتصاب انتشار رخدادها و اخبار روز به روز آن توسط خود کارگران آغاز شد و تداوم یافت. به طوری که رژیم هم نتوانست بر روی وقوع اعتراض و طغیان خشم کارگران پرده اندازد. افشاگری ها در رابطه با عوامل رژیم و کارفرما که با ترفند های مختلف در پی تفرقه و به شکست کشاندن اعتصاب هستند از نکات مثبت خبررسانی کارگران هفت تپه شد. تصمیم گیری جمعی برای ادامه اعتصاب و تعیین فراز و فرود و منشور پیشبردش را هم باید از نقاط قوت مهم مبارزه کارگران دانست. نقطه قوت ها حتما بیش از این هستند و باید ارج نهاده شوند، اما معضل الان وجوه ضعف، کاستی ها و تناقضاتی است که اعتصاب را تهدید به شکست می کنند. یکی از شعارهای اساسی، به عبارتی دیگر بعنوان مهمترین خواست اعتراضات که سالهاست توسط کارگران نیشکر هفت تپه روی آن پافشاری کرده اند لغو مالکیت خصوصی مجتمع صنعتی هفت تپه است . دوسال پیش در آبان ۹۷ خواست لغو خصوصی سازی در سخنرانی اسماعیل بخشی در اجتماع کارگران با تمایل به جایگزینی اداره کردن هفت تپه بصورت شورایی منعکس شد، اما در همان زمان با اینکه روایت اداره شورایی که با تصرف کارخانه و برنامه ریزی شورایی روند کار و تولید متحقق میشود، ناروشن باقی ماند، با اینحال شعار- نان کار آزادی، اداره شورایی – در جنبش کارگری بانگ رسایی پیدا کرد . دراعتصاب اخیرتمایل به اداره شورایی به فراموشی سپرده شده است و از«دولتی شدن با نظارت کامل کارگران» و یا «واگذاری صد در صد سهام شرکت به کارگران» صحبت میشود. دولتی شدن هفت تپه چیزی است که به اندازه کافی تجربه شده است. سالها این شرکت دولتی بوده و مشکلات کارگران هیچ گاه هیچ کاهشی نداشته است. سطح نازل مزدها، شرایط مرگبار کار، تعویق طولانی پرداخت دستمزدها، تمامی اینها در همان زمان هم با شدت و جود داشته است. در مورد پسوند «نظارت کامل کارگران» هم با توجه به ماهیت سرمایه داری و حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه هم راستش سوای توه م و خود فریبی چیز دیگری نیست. فرض کنیم که چنین شود، برد نهائی آن عصای دست مالکان شدن کارگران خواهد بود و اما گزینه «واگذاری سهام» نیز خیال پردازی دیگری مبتنی بر بورس بازی سودا گرانه تملک سرمایه داریست که برای هیچ کارگری محلی از اِعراب ندارد. در رابطه با خواست لغو خصوصی سازی نیز اشاره ای بکنیم. خواست لغو مالکیت خصوصی، فقط و فقط با رجوع به شعار اداره شورایی – که اولین گام عملی آن، همانا اتخاذ تاکتیک تصرف شورایی کارخانه میباشد، انجام شدنی است . شکی نیست که رفرمیست ها این مٌبصران تخطی ناپذیری از قانونمندی سرمایه به داد و فغان خواهند افتاد، آسمان و ریسمان بهم میبافند، کف به دهان میاورند، « نگاه عاقل اندر سفیه» نثار می کنند و موعظه می نمایند که چرا ذات مالکیت خصوصی والبته دولتی سرمایه داری مورد تعرض قرار گرفته است، ملزومات سرمایه را پیش میکشند، از نتوانستن کارگران و موانع و مشکلات اداره خارکارخانه می گویند زیرا که درواقع احساساتشان جریحه دار شده است و آنچه رشته کرده بودند با اتخاذ این سیاست کارگری پنبه میشود . روشن است که کارگران نیشکر هفت تپه پس از این گام نخست برای تصاحب محصول کار خود، به موانعی از طرف دولت سرمایه داری اسلامی روبرو خواهند شد که واقف هستند . میتوانند برای رفع موانع با اتکا به هم طبقه ایها در بخش هایی که ربط مستقیم با پروسه سازماندهی کار و تولید آنها دارند از قبیل حمل و نقل، آب و برق، کارگران شاغل در بنادر و گمرکات و غیره و جلب همکاری و پشتیبانی آنها اقدام نمایند . کارگران نیشکر هفت تپه با مبارزاتی که سالها برای لغو خصوصی سازی پیش برده اند، در شرایطی قرارگرفتند که با اتخاذ تاکتیک تصرف شورایی کارخانه، میتوانند شمار بیشتری ازهم طبقه ایها را همراه کنند، حتی اگر به این نتیجه مطلوب که تضمین کننده پیشروی هم میباشد منتهی نشود، حاکمیت فاشیست اسلامی در رابطه با خواستها و مطالبات به عقب نشینی هایی وادار خواهد شد. در حالی که انتظار فرساینده و گزینه های توهم زای مورد اشاره جز استیصال حاصلی نخواهد داشت و آبی برای کارگران گرم نخواهد شد، لغو مالکیت خصوصی هفت تپه به اقدام مستقیم کارگران این مجتمع صنعتی برای تصرف شورایی بستگی دارد . بهرحال با اطمینان میشود تأکید کرد، اقدام تصرف شورایی هفت تپه توسط کارگران اعتصابی، راهکار استقلال طبقاتی را ارتقا میدهد و قدرت اتحاد و همبستگی طبقه کارگر را علیه سرمایه تقویت میکند .
در طی این دو ماه که کارگران نیشکر هفت تپه در اعتصاب هستند و چند هفته ای که اعتصابات صنایع نفت و گاز و پتروشیمی ها و دیگر مراکز کار و تولید در جریان است، اطلاعیه هایی به حمایت ازین اعتصابات منتشر شده است که بعضاً جنبه اظهار وجود برای صادر کنندگان دارد و بقیه را هم فقط باید بحساب پشتیبانی ضمنی گذاشت و بازتاب عملی ندارد. نباید به حمایت اطلاعیه ای اکتفا کرد و از آن رضایت خاطر داشت، مگر اینکه خصلت عملی داشته باشد، یعنی اقدامی را پیش رو بگذارد . کارگران اعتصابی در نیشکر هفت تپه و دیگر صنایع، لازم است بی توجهی بخش هایی ازطبقه کارگر در مراکز کار و تولید در رابطه با عدم پشتیبانی عملی از خویش را با صدای بلند مورد انتقاد جدی قرار بدهند . اعتصابات اخیر در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ها دراستان های جنوبی، ازین عدم همراهی آسیب پذیر خواهند شد . سرتاسر مناطق استانهای جنوب از آبادان وماهشهر گرفته، تا کنگان، پارس جنوبی، عسلویه، کیش، قشم ونقاط دیگر، ساخت و راه اندازی پالایشگاهها نفت و گاز، پتروشیمی ها، خطوط لوله های انتقال، تلمبه خانه ها و اسکله ها توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه و شرکتها و پیمانکارهای زیرمجموعه آن صورت می گیرد . تمامی این شرکت ها و زیر مجموعه ها (شرکتها و پیمانکاری ها) ملک طلق سرمایه داران صاحب دولت و قدرت هستند که هرکدام، قسمت هایی از پروژه ها را دردست دارند . همین سپردن اجرایی پروژه ها به شرکتها و پیمانکاریها که هریک از آنها شماری از کارگران را با قراردادهای موقت و یا سفید امضاء با شرایط کاری طاقت فرسا و دستمزد های ناچیز که اغلب با تأخیر پرداخت میشود بکار گرفته اند، شدت استثمار بیشتر و بیحقوقی کامل را به کارگران این زیر مجموعه ها سپاه، تحمیل کرده اند. قابل ذکر است که با دراختیار گذاشتن بخش های یک پروژه واحد ساخت و راه اندازی به چند شرکت و پیمانکار زیر مجموعه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه، جدایی بین کارگران این زیرمجموعه ها را دامن زده است که اثرات مخرب آن درهمین اعتصابات اخیر منجر به این شده است که همراهی مشترک صورت نگیرد و همبستگی طبقاتی تضعیف شود . البته جدایی بین کارگران زیر مجموعه های قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه به همین جا ختم نمیشود بلکه مورد تعیین کننده و با اهمیت تر دیگر، بی تفاوتی کارگران رسمی در بخش های درحال تولید و همچنین ساخت در رابطه با این اعتصابات است که مطالبات کارگران با قراردادهای موقت و سفید امضاء را که بعضا مثل خواست افزایش دستمزد که مشترک است از زاویه منافع طبقاتی، مطالبات خود تلقی نمیکنند وهمبستگی عملی را بعنوان یک وظیفه مبرم به حساب نمیاورند که تا کنون چنین بوده است . این عدم پشتیبانی عملی از اعتصابات فقط به بخش های صنایع در ناحیه نفت و گاز جنوب مربوط نمی شود، بلکه شامل مراکز بزرگ کار و تولید در کلان شهرها از قبیل خودروسازی ها، ذوب آهن، آب و برق و شماری دیگر از جمله صنایع در حیطه نفت و گاز و معادن از شمال تا جنوب میباشد . معضل دیگری که عدم هماهنگی مبارزه مشترک، پراکندگی اعتراضات و وظیفه مند نشدن بخش عمده ای از مراکز کار و تولید به حمایت عملی را باعث شده است و به صورت یک گرهگاه مزمن درجنبش کارگری عمل میکند، مربوط می شود به اینکه کارگران شرکتها، پیمانکاریها و صنایع بزرگ که نقش کلیدی هم در ارزش افزایی و انباشت سرمایه دارند از تعلق خاطر کارگر به محل کارهویت کاذب میسازند و تعلق طبقاتی را به فراموشی می سپارند . میشوند کارگرهفت تپه، هپکو و یا فولاد و فلان شرکت و یا پیمانکار و نه بخشی از بزرگترین طبقه اصلی جامعه که در شیوه تولید سرمایه داری استثمار می شوند و منافع طبقاتی مشترک اجتناب ناپذیر دارند .
بنابراین ملاحظاتی که دراین نوشته سعی شد به اختصار در جهت رفع معضلات توضیح داده شود، به برقراری ارتباطات تنگاتنگ وهم فکری در جهت گامهای مشترک کوشندگان اعتصابات اخیر با سایر بخش های کارگری بستگی دارد تا حاکمان فاشیسم سرمایه داری اسلامی ایران به عقب رانده شوند . تحقق خواستها و مطالبات اعتصابات کارگری اخیر تا هرسطح، به سازماندهی جنبش شورایی با مضمون ضد سرمایه داری گره خورده است و نباید گذاشت با راهکارها و موعظه های رفرمیستی این اعتراضات به کژراهه کشیده شود .
بیژن شفیع
آگوست ۲۰۲۰