نظام سرمایه برای غلبه بر بحران های ذاتی خود و مقابله با نرخ نزولی سود که منبعث از شیوه تولید سرمایه داری است، ناگزیر است به هر راهکار و شگردی دست بزند تا ماندگاری و سیادت خود را در جامعه حفظ نماید. اما اولین و ساده ترین راه برای صاحبان و مدیران سرمایه در جهت غلبه بر این بحران ها، اخراج و بیکارسازی کارگران و به قول خودشان افزایش «چابکی» سازمان ها و مراکز تولید و ارزش افزایی نظام سرمایه است. بیکارسازی های گسترده در کنار قوانین جدیدی که برای به بند کشیدن کارگران در مجلس و دیگر نهادهای قانون ساز نظام سرمایه در حال تصویب است و به نام «رفع موانع تولید» به جامعه معرفی می شوند، همه نشان از آن دارد که دولت و صاحبان سرمایه تمام قد در مقابل کارگران ایستاده اند تا شیره جان کارگران را گل و خشت ساختمان سرمایه سازند. این مسائل تنها مختص به شرکت های خصوصی نیست و ضروری است تا همه حوزه های پیش ریز سرمایه را در نوردد. صدا و سیمای نظام سرمایه در ایران نیز از این حیث مستثنی نیست.
صدا و سیما ۳۵ تا ۵۰ هزار نیروی کار را به صورت رسمی، پیمانی و قراردادی در اختیار دارد. نزدیک به دو ماه پیش ریاست این سازمان که زیر نظر مستقیم رهبری نظام سرمایه اداره می شود، به شخص دیگری واگذار شد تا موانعی که بر سر راه اعمال سیاست های اخراج سازی قرار داشت، از سر راه برداشته شود و شرایط از همه نظر فراهم گردد تا بخش وسیعی از کارگران شاغل در این حوزه ی ارزش افزای سرمایه محکوم به بیکاری شوند. طبق برنامه های تبیین شده قرار است ۳۰ تا ۴۰ درصد از بودجه مربوط به نیروی انسانی این سازمان، رقمی معادل ۵۰۰ تا ۶۸۰ میلیارد تومان، ذخیره و در بخش تولید به کار گرفته شود. بر اساس این برنامه تا پایان سال ۹۴ بیش از ۱۲ هزار نفر از کارکنان این سازمان اخراج خواهند شد و به جمع بیکاران خواهند پیوست. صاحبان سرمایه، دولتمردان و مهندسین نظام ارزش اضافه جز به سوداندوزی و انباشت هرچه بیشتر سرمایه نمی اندیشند و برای تحقق آن، زندگی ۱۲ هزار فروشنده نیروی کار این سازمان و خانواده هایشان چه اهمیتی دارد؟! مادامیکه کارگران صف مستقل طبقاتی، آگاه و سرمایه ستیز خود را تشکیل نداده باشند و تا زمانیکه سازماندهی شورایی کارگران علیه سرمایه شکل نگرفته باشد، بورژوازی با غنیمت شمردن فرصت از موقعیت زمینگیر جنبش کارگری، بار تمام بحران هایش را بر سفره های خالی کارگران سرشکن می کند. در این شرایط، طبقه کارگر باید پذیرای وسیع ترین تعرضات سرمایه علیه خود باشد.
چند روز پیش یکی از کارکنان صدا و سیما که اخراج گریبانگیرش شده بود، سعی داشت جلو دفتر رئیس جدید این سازمان خودسوزی کند که دیگر کارکنان مانع از این کار او شدند. موارد بیشماری از این قبیل اقدامات را می توان برشمرد که در حوزه های مختلف تولید رخ داده است. اقدام به خودکشی سه کارگر معدن طلای آق دره در تکاب، کارگر شهرداری بوشهر، کارگر ایران خودرو، کارگر شرکت راه آهن، کارگر دستفروش مترو تهران، کارگر شرکت رامشیر در عسلویه و … . فقر و گرسنگی و بیکاری و فحشا و خفقان در جامعه بیداد می کند و سرمایه از هیچ سبعیت و جنایتی علیه طبقه کارگر ایران فروگذار نمی کند. در چنین شرایطی است که این کارگران که هیچ افق و امید و دورنمایی برای شکل گیری یک جنبش نیرومند علیه کارمزدی پیش رو نمی بینند و هر لحظه ناگزیر به تمکین در برابر زیاده خواهی های صاحبان و دولت سرمایه هستند، عطای زندگی در این نکبت و گند را به لقایش می بخشند.
کارگر صدا و سیما که قصد داشت در مقابل دفتر رئیس این سازمان خودسوزی کند و دیگر کارکنان این سازمان، مانند میلیون ها کارگر مزدی دیگر نه دخالتی در تعیین سرنوشت زندگی خود دارند و نه در برنامه ریزی آنچه تولید می کنند و می آفرینند نقشی دارند. این موضوع مختص به کارگران صدا و سیما نیست. کارگران حوزه های دیگر ازجمله عسلویه، ایران خودرو و … نیز با همین شرایط دست و پنجه نرم می کنند. سه روز پیش، بر اثر تصادف سرویس کارگران در عسلویه، ۶ نفر جان خود را از دست دادند چون صاحبان سرمایه حاضر نبودند وسیله نقلیه ایمنی را به عنوان سرویس در اختیار کارگران قرار دهند و دولت سرمایه نیز علارغم اعتراض بسیاری از کارگران کوچکترین هزینه ای برای حفظ ایمنی جاده ها انجام نداده است. کارگران به عنوان تنها آفرینندگان ثروت های اجتماعی، کمترین دخل و تصرف را در آنچه خود تولید می کنند، دارند. سرمایه تنها مشتی اشیاء، پول یا کالا نیست. سرمایه یک رابطه اجتماعی است، رابطه خرید و فروش نیروی کار و تولید ارزش اضافی. برای تعیین چند و چون زندگی اجتماعی، دخالتگری و اعمال اراده جمعی و داشتن رفاه و آزادی در زندگی باید درگیر یک مبارزه همه جانبه بر ریل جنبش ضد سرمایه داری و با افق لغو کارمزدی شد. ما کارگران عظیم ترین بخش جامعه را تشکیل می دهیم و چرخ سرمایه جز با کار ما نخواهد چرخید. این بزرگترین نیروی ما علیه سرمایه است.