در ادامه مبارزات پرسنل بخش خدمات حمایتی کمون پارتیله تجمع اعتراضی دیگری در تاریخ ۲۳ مارس در میدان اصلی شهرک پارتیله برگزار شد. این گردهمایی با حضور بیش از هشتاد نفر مورد توجه کارگران و مطبوعات شهر قرار گرفت.
آذین بخش این گردهمایی دو شعاری بودند که مشخصه این جنبش اعتراضی گشته است: سکوت در محیط کار جامعه سوئد را بشکنیم, آزادی نشر و بیان در محیط کار. این دو شعار تعرض جنبش کارگری به دمکراسی حاکم و تحمیل عقب نشینی به کارفرما و بازگشت به کار دو تن از فعالین این جنبش را در دستور خود قرار داده است.
خبرنگار روزنامه اصلی شهرک پارتیله نیز با حضور در این مراسم و انجام مصاحبه مطبوعاتی با ایرج و آتبین, گزارش مبسوطی از این گردهمایی تهیه کرد. انتشار گزارش یاد شده همراه با مصاحبه ایرج و آتبین و بر ملا شدن حقایق دیگری پیرامون اقدام غیرقانونی مدیر عامل پرسنل کمون پارتیله توجه شهروندان را بخود جلب کرد. |
فردی از میان ارسال کنندگان نظر پیرامون گزارش روزنامه پارتیله از جنبش اعتراضی نوشت که:
« این حرکت اعتراضی قابل احترام و درس آموزی بسیار است. آیا در تاریخ این شهر کسی بیاد میاورد که کارگران با حضور شجاعانه در میدان اصلی شهر, رؤسا و سیاستمداران را وادار به پاسخگویی اعمال خود کنند؟ آیا تاکنون کسی شاهد اتحاد و همسبتگی در این حد میان کارکنان یک واحد کار بوده است. این واقعهای مهم و آموختنی است .»
یکی از سخنرانان گردهمایی مزبور بنام پیتر نیز با اشاره به انجمن تازه تاسیس معلمان در شهر گوتنبرگ گفت که: « ما همراه با تعدادی از معلمین شهر مدتها در فکر سازماندهی یک انجمن بودیم. این ایده با مشاهده حرکت اعتراضی این مجتمع خدمات حمایت از معلولین خاص و مطالعه نشریه آنان شکل روشنی بخود گرفت. این جنبش راه را به ما نشان داد. فعالین این حرکت نشان دادند که چگونه در بخش آموزش و پرورش سوئد و بخش خدمات حمایتی میتوان چشم انداز سیاسی و اجتماعی و منافع کارکنان و کسانی که موضوع کار ما هستند را به یکدیگر پیوند داد. چگونه میتوان با کار صبورانه یک حرکت مستقل کارگری را در مرکز تحولات اجتماعی قرار داد. این یک دستاورد برای جنبش کارگری سوئد است و اکنون ما و افراد دیگر دست به سازماندهی تشکل مستقل در محیط کار زده و در فکر انتشار نشریه در حوزه کار خود هستیم. نشریه ای که موضوعات روزمره کار و سیاست و فرهنگ را به هم پیوند داده و راه مبارزه مستقل را باز کند.»
کاترین هولت یکی از کارکنان بخش خدمات حمایتی با سخنانی پرشور سیاستمداران محلی را مورد انتقاد قرار داد. وی گفت, «همه کارکنان این شهر ایرج و آتبین را میشناسند. آنان برای ما الگوی پایداری بوده اند. آنان به ما آموختند که چگونه برای حقیقت و برای دفاع از حقوق جمع باید از منافع خود بگذریم. اتفاقاً |
به همین دلیل است که بخش قابل توجهی از همکاران آنان, از جمله من, با به خطر انداختن منافع و موقعیت شغلی خود در اینجا حاضر شدهایم تا به مدیران و سیاستمداران نشان بدهیم که ما مستحکم کنار آنان ایستاده ایم. »
لینا اسپلوند, یکی دیگر از همکاران ایرج و آتبین در سخنرانی خود به افشای دلایل اقدام عجولانه مدیران و سیاستمداران کمون پارتیله پرداخت. وی گفت که چند سال پیش در مجتمع های درمانی و خدماتی, پرسنل این بخش تحت فشار زیادی بودند. روش کاری موثری برای بازگرداندن افراد دارای معلولیت خاص به شرایط عادی زندگی وجود نداشت. ایرج با اتکا به دستاوردهای |
علمی در این حوزه و ایجاد سیستمی که تجارب و دانستههای پرسنل را نیز در آن جا میداد قادر به ارائه روش موثری شد. با بهبود اوضاع در یک مجتمع برای معلولیت های خاص, وی ماموریت یافت تا این روش کاری را در مراکز دیگر بکار بندد. او به آموزش پرسنل این بخش پرداخت و ساختار کار را تغییر داد. بعد از مدتی معلوم شد که روش کاری که ایرج مربی آن است نه فقط باعث بهبود حال اشخاص با معلولیت خاص میگردد, بلکه به پرسنل نیر امکان اتحاد و ابراز وجود میدهد. پرسنل آغاز به ابراز نظر در باره هدایت محل کار و سازماندهی روش کار کردند. با شکلگیری چشم انداز مشترک در روش کار میان پرسنل, حرکت جدید نیز شکل گرفت. ایرج تا آنزمان بدلیل روش کاری خود محبوبیت فراوانی یافته بود و در کنفرانس ها به توضیح روش کاری خویش مپرداخت. آنزمان شهر پارتیله بدلیل موفقیت در این حوزه کاری شهرت خوبی به هم زده بود. اما با ابراز وجود کارکنان و شکلگیری جنبش اعتراضی به ناگهان کارشکنی ها شروع شد. از تغییر سازماندهی تا بازسازی مجتمع برای جابجایی پرسنل و هر بهانه دیگر. اما بعد از بی ثمر ماندن این شیوهها سیاستمداران و مدیران آشکارا دست به سرکوب حرکت اعتراضی کارکنان و اخراج غیر قانونی ایرج و اتبین زدند. آنچه مدیران و سیاستمداران برایش آماده نبودند, شکلگیری جنبشی بود که کارگران را در مقابل قدرت حاکم قرار دهد.»
ایرج یکه روستا (محمد کشاورز) و آتبین کیان (بهمن البرزی) نیز از سخنرانان این گردهمایی بودند. آتبین ضمن تأکید بر هراس مدیریت از ابراز وجود پرسنل به انتقاد از مدیریت بدلیل نقض قوانین پایهای مربوط به حقوق کارکنان پرداخت. وی گفت : »سیاستمداران سوئد حاضرند با پول و صنایع نظامی کشورهای دیگر را برای دمکراسی مورد نظر خود ویران کنند اما تحمل آزادی بیان در محیط کار را ندارند.« |
ایرج نیز در سخنرانی خود بشدت سیاستمداران و مدیران را مورد انتقاد قرار داد. وی گفت که مسأله تنها محدود به دمکراسی در محل کار نیست. حضور شخصی مدیر کل و رئیس بخش, در مجتمع اشخاص با معلولیت خاص و اخراج غیر قانونی پرسنل بدلیل عقاید سیاسی آنان, توهین به حقوق شهروندی اشخاص با معلولیت خاص است. اشخاصی که توان دفاع از حقوق خود را ندارند. دمکراسی کنونی شاید در مجلس این شهر یا کشور به کار آید اما در محیط کار چنین نیست. بر عکس, این دمکراسی ابزار قدرتمداران برای سرکوب کارگران است. به همین دلیل نیر جنبش مستقل کارگری برای آنچنان دمکراسی مبارزه میکند که در آن, انسانها با شرایطی برابر, صرف نظر از رنگ, تعلق ملیتی, جنسیتی و فرهنگی از زندگی شایسته جامعه انسانی بهره مند شوند.«
سرانجام گردهمایی مزبور باقرائت پیامهای حمایتی پایان یافت. سازمان سندیکالیست های گوتنبرگ, انجمن معلمان, گروه جبهه انقلابی, بنیادهمبستگی کارگری, جنبش همه چیز برای همگان و چند گروه دیگر جزو حمایت کنندگان از این حرکت مستقل کارگری بودند.
کانون نشر انترناسیونالیستی