کودکان خیابانی یعنی کودکان کار، فقیر ترین و بی حمایت ترین بخش طبقه کارگر جهانی هستند که نه تنها شرایط کنونی زیست آنها بدترین است بلکه بخاطر همین شرایط و محرومیت فاجعه بار آن ها از هر گونه امکانات اولیه زیستی در معرض تمامی آسیب ها از جمله انواع بیماریها و عفونت های مغزی قرار دارند. این کودکان در سراسر جهان سرمایه در شرایط مشابهی زندگی و کار می کنند. یعنی در کلان شهرهای پرترافیک و آلوده ترین مکان ها، شب و روز خویش را می گذرانند. هیچ پوشش بهداشتی، داروئی و اصلا هیچ گونه پوشش اجتماعی ندارند. سرمایه اجتماعی هر کشور و کل سرمایه جهانی آنان را به بربرمنش ترین شکلی استثمار می کند، شیره جان نحیف آن ها را به سرمایه تبدیل می نماید، بدون این که کمترین مبلغی برای زندگی آن ها و آینده شان هزینه کند. این ارزان ترین و بی دردسر ترین نیروی کار در سراسر جهنم سرمایه داری از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب این جهنم سوزان سرمایه است. نوع کار این کودکان نیز در سراسر جهان به یک گونه می باشد. دستفروشی، زباله گردی، فروش مواد مخدر، تمیز کردن ماشین ها، ارائه خدمات جنسی، کار در مزارع، قالی بافی، شاگردی در مغازه، واکسی، کودک سرباز در بسیاری از جنگ های کنونی و بسیاری دیگر کارهای سخت با شدت کار بالا. نیروی کار این کودکان که از همه چیز بی بهاتر است در بسیاری جاهای جهنم سرمایه داری در خدمت مافیاهای مختلف دزدی، جنایت و فروش مواد مخدر می باشد، این کار یعنی کار برای مافیاهای دزدی و مواد مخدر در اروپا بسیار بیش از جاهای دیگر متداول است. برای استثمار این نیروی کار ارزان و بی دردسر هیچ گونه محدودیتی در جامعه سرمایه داری وجود ندارد. چنان که یک مقام رژیم سرمایه در ایران روز پنجشنبه اول اسفندماه ۹۸ از بهرهکشی از کودکان مهاجر و حاشیهنشین به عنوان «نیروی کار ارزان» نام برد، وی افزود: “حتی در ادارات استان هم شاهد به کارگیری این نوع نیروها در امور خدماتی هستیم». و یا شهرداری اهواز کودکان کار و نوجوانانی که در سطح شهر به جمعآوری زباله مشغولند را تحت عنوان بازیافت نشانهگذاری و از آنها مالیات میگیرد! اکنون کودکان کار به جزئی جداییناپذیر و غیرقابل کتمان روند انباشت سرمایه تبدیل شدهاند. البته این مانعی برای ارگان های سرمایه در جهان نظیر یونیسف (بخش کودکان و نو جوانان سازمان ملل) و سازمان کار جهان سرمایه ایجاد نمی کند که با وجود بودجه های هنگفت میلیون دلاری از ارائه ارقام واقعی تعداد کودکان کار و روند افزایش آنان، اجتناب ورزد. حال به آماری تقریبی در سراسر جهان می پردازیم که از طرف سازمان هایی نظیر یونیسف، سازمان بهداشت جهانی (WHO) منتشر شده است. سازمان یونیسف در سال ۱۹۸۸ یعنی ۳۲ سال پیش تعداد کودکان خیابانی سراسر جهان را ۱۰۰ میلیون تخمین می زند و ۱۴ سال بعد نیز همین تعداد را ارائه می دهد و در توضیح آن مشکل بودن تعداد دقیق آنها را ذکر می کند. یونیسف می گوید که اطلاعات مربوط به این کودکان در هیچ سازمان و انستیتوی دولتی ثبت نیست اما همین سازمان تخمین می زند که با توجه به رشد جمعیت جهان تعداد این کودکان نیز افزایش یافته باشد. توجیه این سازمان در مشکل بودن تهیه و ارائه ارقام فقط جهت کتمان ابعاد جنایات سرمایه جهانی بر این بخش کارگران است. کودکان کار قربانیان ساکت، بی دردسر و بی پناه انباشت سرمایه اند، نه تنها در محیط کار مورد اهانت، ضرب وشتم، شکنجه و انواع جنایات می گردند بلکه سازمان های بین المللی نیز بدون نگرانی از افشا شدن و بدون شنیدن حتی ناله این کودکان از کنارشان می گذرند. ما در این جا وارد عوامل مهم دیگر نظیر افزایش مشکلات زندگی توده های کارگر جهان بخصوص بعد از بحران ۲۰۰۸ و عواقب آن که هنوز پایانی برایش نیست نمی شویم، عواملی که کافی است تا ارقام کودکان خیابانی در جهان را به طرز نجومی بالا ببرد. این ارقام مربوط به دو دهه پیش است. هند ۱۱ میلیون (۱ میلیون در دهلی نو، ۱ میلیون در کلکته و ۱ میلیون در مومبایی)، اندونزی ۱۷۰ هزار، پاکستان ۱.۲ تا ۱.۷ میلیون، فیلیپین ۱.۵ میلیون (۱۹۹۸)، ویتنام از ۲۱ هزار در سال ۲۰۰۳ به ۸۰ هزار در سال۲۰۰۷ ، بنگلادش ۶۷۰ هزار، از جمله این آمارها هستند. در مورد ایران هیچ آمار دقیقی از کودکان خیابانی وجود ندارد. منابع مختلف ارقامی بین۲۰هزار تا ۲ میلیون را مطرح می کنند!! در امریکای لاتین طبق تخمین یونیسف و بانک توسعه بین المللی (۱۹۹۶) شمار کودکان خیابانی ۴۰ میلیون بوده است. از این رقم ۲ میلیون در مکزیکو، ۷ میلیون در برزیل به سر می برند. ( برزیل بیشترین کودک خیابانی را در این منطقه جهان دارد) در اروپا، هلند ۷ هزار، فرانسه ۱۰ هزار، ایرلند ۱۰۰۰، ترکیه ۶ هزار و روسیه ۱ تا ۴ میلیون کودک خیابانی دارند. در امریکا طبق آمار سازمان مربوط به این کودکان در حال حاضر بیش از ۱.۵ میلیون کودکان کار و خیابانی شمارش شده است. این رقم نسبت به سال ۱۹۸۳ سه برابر گردیده است. رشد تعداد کودکان کار در امریکا بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ طبق گزارش (The National Center on Family Homelessness, America’s Youngest Outcasts ) تعداد این کودکان نسبت به سال ۱۹۸۳ سه برابر شده است. بین سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ در حدود ۰.۳ درصد به کودکان کار در امریکا افزده شده است. اما چندی پیش طبق ارقامی که سازمان ملل و سازمان جهانی کار سرمایه برای سال ۲۰۱۸ منتشر کرده اند در افریقا ۷۲ میلیون، آسیا ۶۲ میلیون، در امریکا ۱۱ میلیون و در اروپا ۵.۵ میلیون کودک کار وجود داشته است و فقط در خیابان های هند ۱۸ میلیون کودک کار روزگار می گذرانند. این ارقام حکایت از رشدی بالا و مقرون به صرفه از بکار گیری کودکان در حوزه های مختلف سرمایه دارد. هرچند که آمار دقیقی در مورد کودکان کار در ایران وجود ندارد، اما شبکه یاری کودکان شمار آنان را بین ۳ میلیون تا ۳ میلیون و چهار صد هزار تخمین میزند و به نظر میرسد که در سالهای گذشته این آمار افزایشی قابل ملاحظه داشته است. لازم به یادآوری است که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی سرمایه می گوید: کارشناسان مسائل اقتصاد شهری آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان میکنند. اما بیشک ارقام کنونی کودکان کار در جهان بیش از این است زیرا بحران اقتصادی جهان سرمایه ژرفتر می گردد، بی خانمانی، فقر و جنگ افزایش و گسترش می یابد چنان که گروه نجات کودکان (Save the children)، در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۰ می گوید ۴۱۵ میلیون کودک در جهان در سال ۲۰۱۸ ساکن در مناطق جنگی بوده اند که این آمار دو برابر آمار گزارش شده در سال ۱۹۹۵ یعنی بعد از جنگ بالکان و جنگ رژیم های ایران و عراق است. تمامی این داده ها حکایت از افزایش نجومی تعداد کودکان کار دارد. کمی نیز در مورد محیط کار و زندگی این دوزخیان کوچک جهنم سرمایه داری بگوییم. محیط زندگی و کار اینان همانطور که گفته شد مناطق پر رفت و آمد، پر ترافیک، مملو از دود و آلاینده های مخرب سلامت شهرهای بزرگ اند. عواملی مانند محیط زیست آلوده، ترافیک شدید و کارخانجات موجود در یک کلان شهر مانند مکزیکو سیتی، کودکان را دچار امراض مغزی می کند. این کارگران کوچک در عین این که هیچ گونه پوشش درمانی و بهداشتی ندارند، همراه با تغذیه بی نهایت غیر مکفی، همواره در معرض بد ترین هوا، آب و غیر بهداشتی ترین محیط زندگی پر سرو صدای ترافیک ، زندگی و کار می کنند. علاوه بر این همواره مورد اهانت، تهاجم و ضرب و شتم پلیس، گروه های گانگستر و حتی توده های دیگر کارگری و اهالی شهر اند. پرخاشجویی دیگران اثرات مخرب خودرا بر این موجودات انسانی گذاشته است. طبق گزارش پژوهشی که چندی پیش بر روی کودکان کار پایتخت مکزیک انجام شده بود، که می توان آن را بر تمامی کودکان کار سراسر جهان عمومیت داد، نشان داد این کودکان در همین سن پائین آثار افول مغز و آلزایمر دارند! تنها دلیل بروز عوارض آلزایمر و زوال مغز در آنها با وجود سن اندکشان، فقط شرایط زیستی این کودک خیابانی در شهر مکزیکو سیتی است. حتی سگهایی که در خیابان های پر دود مکزیکو سیتی زندگی می کنند نشانه های زوال حافظه را بروز می دهند و کالبد شکافی اجساد آن ها این را نشان داده است. لازم به تذکر است که رشد مغز کودکان در واحد زمان بسیار بیش از افراد بالغ است و بطورعموم رشد این ارگان مهم بدن در سنین کودکی است. این رشد در دوران های بعدی زندگی بسیار آهسته است و دراین میان نقش جریان خون و اکسیژن گیری این ارگان بسیار مهم است. در کالبد شکافی های انجام شده بر روی اجساد کودکان خیابانی شهر مکزیک در مقایسه با همسالان آنها از نقاط دیگر که کمتر مورد هجوم آلاینده ها بوده اند، نشانه های مقدار بالای، پروتئین هایی که در فاصله بین سلول های مغز جمع می شوند و ارتباط آن ها را متوقف می کنند مشاهده شده است. این آغاز روند آلزایمر و پیش از مرگ سلول ها است. از بررسی که بر روی این کودکان در شهر مکزیکو به عمل آمده است، نتیجه می شود که با وجود سن پائینشان در معرض تهدید عوارض وخیم مغزی ناشی از آلودگی های هوا هستند. می توان تخمین زد که هم طبقه ای های آن ها در سایر نقاط جهان نیز در شرایط مشابه زیستی همین ضایعات و ابتلائات را داشته باشند. استنتاجی دیگر غیر از این محال است. از عوارض دیگری که این کارگران و سلامتشان را تهدید می کند امراض جنسی است. رییس مرکز تحقیقات ایدز رژیم اسلامی سرمایه می گوید بر اساس مطالعات صورت گرفته بر روی هزار نفر از کودکان کار، ۴.۵ درصد آنها به HIV مبتلا هستند. گروهی از کودکان کار در ایران که آمار دقیقی نیز از آنان در دست نیست مورد سوءاستفادههای جنسی قرار دارند. این نیز ناشی از شرایط کار و زندگی کودکان کار در سراسر جهان سرمایه است. از دیگر فجایعی که بر این کارگران می رود کار در محیط های آلوده به مواد شیمیایی و اصولا کار با این مواد است. در هند، بنگلادش و پاکستان متداول است که کار شستشوی لباس، چرم، پارچه به عهده کودکان گذاشته می شود. در امریکای لاتین کودکان کار در مزارع و باغات در معرض آفت کش های مضری هستند که سرنوشت آینده آنان را یکسره مخاطره آمیز می کند.
ابراهیم پاینده