در حالی که فقر و گرسنگی و بیکاری در کشور بیداد میکند، شاهد گسترش موج اعتراضات و اعتصابات کارگران در گوشه و کنار کشور هستیم. نبود امنیت شغلی، حقوق های ناچیزی که به سختی برای زنده ماندن کفایت می کند، قراردادهای سفید امضا، هزینه های زیاد درمان و بهداشت و گسترش دامنه بیماری های فراگیر، افزایش تعداد کودکان کار و بسیاری مشکلات و معضلات دیگر زندگی را برای همه مان سخت و طاقت فرسا کرده است. پس از سی و اندی سال و تجربه دولت های رنگارنگ و با شعارهای متفاوت، زندگی نه تنها برای هیچ کارگری بهتر نشده است، بلکه اکنون زنده ماندن هم برای همه مان دشوارتر شده است. دولت احمدی نژاد نان شب ما را خرج پر کردن جیب امثال بابک زنجانی نمود، دولت روحانی نیز با وعده های دروغین، کمر به تحمیل بدترین شرایط به ما بسته است. مدت زیادی از بازداشت ها و حکم زندان و شلاقی که برای کارگران پتروشیمی رازی، چادرملو و پلی اکریل اصفهان، که در اعتراض به عدم امنیت شغلی و دستمزدهای معوقه و سایر مطالباتشان دست به اعتصاب زدند، صادر شده نگذشته است که یکی از معاون های دولت در یک سخنرانی، بیکارانی را که خود نتیجه و قربانی تولید سرمایه داری اند،«علاف» و «بیکاره» نامید. در حالیکه هر روز بر اخراج و بیکارسازی ها در کارخانه و شرکت ها افزوده می شود. صاحبان سرمایه از کمک دولت و نهادهای بورژوایی مانند اداره کار و شوراهای اسلامی کار و قوه قضائیه و دیگر نهادها، برای افزودن بر کوه سرمایه های خود و سرکوب اعتراضات کارگری بهره می برند. در شرایطی اینچنین اما کارگران نیز دست به کار سازماندهی اعتراضات و اعتصاب ها علیه صاحبان سرمایه شده اند.
کارگران ایران خودرو با خواست افزایش دستمزد، از خوردن غذای کارخانه امتناع کردند. این اولین بار نیست که این کارگران با اتکا به نیروی جمعی و عظیم خودشان رودرروی صاحبان سرمایه و مدیران این شرکت ایستاده اند. بهمن ماه ۸۹ به دنبال کشته شدن ۴ نفر از کارگران در یک سانحه رانندگی در کارخانه، کارگران در اعتراض به شرایط بد کار دست از کار کشیدند و مدیران کارخانه را مجبور کردند در این مورد پاسخگو باشند. اینکه کارگران امروز علارغم تمامی سرکوب ها، تهدیدها و اخراج ها دست به نمایش اعتراض خود در مقابل صاحبان سرمایه و مدیرانشان می زنند، گویای این مطلب است که کارگران بر توان و نیروی عظیم خودشان به عنوان گردانندگان چرخ تولید باور دارند و باید این توان و نیروی عظیم را که در برگیرنده تمامی آحاد طبقه کارگر است در راستای به کرسی نشاندن خواست ها و مطالبات بزرگتر خود به کار بندند. خواست و مطالباتی که تنها مربوط به بخش هایی از این طبقه نیست، بلکه مطالبه ی تمامی فروشندگان نیروی کار و بردگان مزدی است که عدم دخالتگری در تولید، جدایی از کار و محصول کارشان وعدم دستیابی به ثروت های اجتماعی را برگرده خود احساس می کنند. این امر جز با گره خوردن این اعتصابات و اعتراضات به یکدیگر محقق نخواهد شد.
کارگران پارس خودرو، طی روزهای گذشته در اعتراض به کاهش حقوق دریافتی شان، اعلام اعتصاب غذا کردند. ۵۰۰ نفر از کارگران برق منطقه ای نیز به نمایندگی از ۵۰۰۰ کارگر دیگر در شهرهای مختلف، با خواست تبدیل قرارداد موقت خود که هیچ تضمینی در تمدید آن وجود ندارد، به قرارداد رسمی در جلوی مجلس تجمع کردند. کارگران ایران تایر نیز در اعتراض به قراردادهای موقت و پیمانی، شرایط نامساعد کار و پایین بودن حقوق و مزایا در مقابل مجلس جمع شدند. کارگران شرکت سابیر در پروژه سدسازی نیروگاه گچساران نیز در اعتراض به پرداخت بخشی از حقوقشان به صورت سه ماه یکبار و عدم ثبت آن به عنوان حقوق دست از کار کشیدند. کارگران معدن سنگرود برای دریافت حقوق های معوقه شان، کارگران معدن طلای آق دره در اعتراض به اخراج ۳۵۰ نفر از همکارانشان و بسیاری کارخانه های دیگر که احتمالا خبری از آنها در سایت ها منتشر نشده نیز به اشکال مختلف، اعتراض خود را به شرایط کار و تولید به نمایش گذاشته اند. . اعتراضاتی که تداوم و استمرار آن با به هم پیوستن بخش های مختلف جنبش کارگری و به کار بستن آگاهی ضدسرمایه داری، می تواند عروج یک جنبش سراسری را به همراه داشته باشد. در هر حال جنبش سراسری کارگران علیه سرمایه تنها می تواند از دل به هم پیوستن، گسترش و تعمیق همین مبارزات تحقق یابد.
اینها تنها بخشی از اعتراضاتی است که کارگران در اینجا و آنجا تدارک دیده اند تا در مقابل زیاده خواهی های سرمایه، ایستادگی کنند. اما این نکته بر هیچ کارگری پوشیده نیست که تا زمانی که تولید ارزش اضافه از قبل نیروی کارکارگران ادامه دارد، تا زمانی که سرمایه ناچار است که چرخ انباشت را علیرغم تمام بحران زائی اش بر شانه های کارگران سوار کند، این نزاع ادامه خواهد داشت، طبقه ی کارگر هیچ گاه نمی تواند از این مبارزه غافل شود، سرمایه هر لحظه مترصد است تا تهاجم جدیدی را به معیشت و هستی کارگران تدارک ببیند. این مصائب و مصیبت ها تنها زمانی رفع خواهد شد که این نیروی عظیم بالقوه ی ما که در حال حاضر تنها به دفاع در مقابل پیشروی سرمایه بسنده کرده است، به حرکتی سراسری و آگاهانه علیه سرمایه تبدیل شود. این اعتصابات پراکنده و خودپو در صورتی که در پیوند با دیگر حلقه های جنبش کارگری، به آگاهی ضد سرمایه داری مسلح شود، این امکان را خواهد داشت که نه فقط بر هجوم بی امان سرمایه مهار بزند بلکه حول مطالبات مشترک خود هر روز بیشتر و بیشتر سراسری شود و نه تنها مطالبات خود را از قبیل بهداشت و درمان رایگان و بیمه بیکاری برای داشتن یک زندگی انسانی بر دولت سرمایه تحمیل کنند، بلکه در راه سازماندهی مبارزه ی خود علیه سرمایه یک گام به جلو بگذارد.
این حرکت اعتراضی خود به خودی برخاسته از شرایط معیشتی کارگران است که کارد را به استخوان رسانیده. این حرکت، در مقابل هجوم سرمایه برای انباشت بیشتر و بالطبع تحمیل فقر بیشتر به کارگران و سرشکن کردن بار بحران بر دوش کارگران شکل گرفته است. ما نیروی عظیمی هستیم که برای مقابله با سرمایه به یک جنبش سراسری شورایی علیه سرمایه نیازمندیم.
چند کارگر