به تعویق انداختن پرداخت دستمزدها موضوع تازه ای نیست؛ آنچه هم اکنون در فاز ۱۵ و ۱۶ (پیمانکاری های ژرفا و آذران گستر و ارشک مکانیک، توانمند، ونوسان و …) اتفاق افتاده است در غالب پروژه های مناطق جنوب و کارخانجات دیگر شهرها چند سالی است که مرسوم شده است. حقوق های معوقه در بعضی موارد به یکی دو سال هم می رسد. آمار رو به افزایش بیکاری و حمایت دولت از شرکت های پیمانی و به طور کلی از صاحبان سرمایه از جمله عواملی هستند که سبب می شود کارفرماها پولی را که بایستی به کارگران پرداخت کنند تا صرف معیشت خود و خانواده شان و نیز بازآفرینی نیروی کارشان شود، صرف سرمایه گذاری در پروژه های دیگر کنند. یعنی از دستمزد پرداخت نشده کارگران، سرمایه های جدیدی را به دست می آورند تا با خرید نیروی کار تولید ارزش اضافی و سود بیشتری کنند
در بسیاری از شرکت های پروژه ای مناطق جنوب کشور از جم گرفته تا نخل تقی و عسلویه و … در سایه عدم همبستگی کارگران علیه سرمایه داران، تعویق دستمزدها و اخراج جریان دارد. اما تنها در فازهای ۱۵ و ۱۶ هست که کارگران دست به اعتصاب زده اند. بسیاری از کارگران از اینکه اسمشان در لیست سیاه قرار بگیرد نگرانند و از دست زدن به اعتصاب خودداری می کنند. این لیست های سیاه شمشیری شده است بر سر کارگران . هرگاه کارگری نسبت به شرایط کار اعتراض کند و در اعتصابی شرکت کند، اسم او را به کلیه شرکت ها در مناطق عسلویه می دهند تا از استخدام او جلوگیری شود. به واقع کارفرمایان (پیمان کاران) برای جلوگیری از اعتصاب که از ابزارهای مبارزه کارگران علیه سرمایه و دولت سرمایه است، می خواهند از این طریق، این شکل از مبارزه با سرمایه را از کارگران بگیرند.
اگر کارگران شرکت های پروژه ای در اتحاد و همبستگی با کارگران فازهای ۱۵ و ۱۶ دست از کار بکشند، می توانند مطالبات خود را به صاحبان سرمایه تحمیل کنند. در هر یک از بخش های کارگری می توان شوراهای کارگری را به وجود آورد و از طریق این شوراهای کارگری بین بخش ها و قسمت ها و فازهای مختلف ارتباط برقرار کرد و همزمان دست از کار کشید. تنها با اتحاد و همبستگی در مقابل کارفرمایان (سرمایه داران) است که می توان ایستادگی کرد و آنان را به تسلیم وادار کرد. با اعتصاب سراسری در عسلویه می توان این ابزار (لیست سیاه) را که چماقی است بر سر ما کارگران برای جلوگیری از اعتصاباتمان، از دست کارفرمایان گرفت. ما کارگران در عسلویه علاوه بر خواست حقوق های به تعویق افتاده مان، مطالبات دیگری هم داریم. تعمیر اساسی و تعویض ماشین هایی که در جابه جایی کارگران از کمپ سرویس می دهند که در حال حاضر هر ماه تعدادی از کارگران از این طریق جانشان را از دست می دهند. اقدام عاجل برای مقابله با گازهای سمی در فضای عسلویه ، افزایش دستمزد، افزایش حق رست از ۵ و ۸ روز به ۱۴ روز، قرارداد مستقیم با کارفرما، بالابردن کیفیت غذا و … . اینها بخشی از خواست های ما کارگران است که در سایه اتحاد میان ما کارگران می توانیم به صاحبان سرمایه و دولت سرمایه تحمیل کنیم.
ما با قدرت عظیمی که به واسطه تعدادمان داریم، اگر متحد و متشکل شویم و شوراهای سراسری سرمایه ستیزمان را برپا داریم، می توانیم خواست ها و مطالباتمان را به کارفرمایان تحمیل کنیم. اتحاد همه جانبه میان کارگران پروژه ای و پتروشیمی، شروع یک همبستگی کارگری در مقابل سرمایه داران خواهد بود. هر کدام از ما کارگران می توانیم پیک همبستگی و اتحاد کارگران در شوراهای سراسری در عسلویه باشیم.
یک کارگر