اولدوز و کلاغها
دستان یاران
بگشوده آغوش
بگرفته در بر
خونین کبوتر
سرخین زبانی
از نجد بابک
سرخ جامه ای
بشکافته اش سر
با مرگش
این کُشته
ز بند دژخیم
رها گشته
آذری یلی
خرمدینی کلیبری
عاشیق لری
کارگری
بر
دار سرمایه
پرچم سرخش
برافراشته
در
کنیسه ی بابک
” گوهر دشت”
سرداب مرگ
عباسیان
این بربران
این کرکسان
یغما بران خوان
تارا جگران جان
وین سلاخان
بیدریغ
با
درفش و داغ
تازیانه و شلاق
تخت و صلیب
اما…
ایستاد شاهرخ
یکه و تنها
رخ به رخ
چشم در چشم قاتلان
نترس و تمام رخ…
پاداش جلاد
زهر خند پیشوا
چفیه و دینار
در هم و دلار
تقدیم به نام بلند فعال کارگری « شاهرخ زمانی» کشته شده در زندان سرمایه- گوهر دشت کرج