ما به تو نزدیکیم*

ما نام داریم فیندو و نایندرا
ماریا، الفردو، فاطیما
تونگ و سارا
ما نام¬های بسیاری داریم
ما کودکانیم
کودکانی مثل تو
ما دور از تو زندگی می¬کنیم
بین تو و ما راهی است طولانی
خیلی طولانی
که ما هرگز نمی¬توانیم هم¬دیگر را ملاقات کنیم
اما باوجود این ما خیلی به تو نزدیکیم

ما به تو نزدیکیم
وقتی تو با پاهایت
روی قالی نرمی راه می¬روی
گره گره آن را ما گره زده¬ایم
تا دیروقت شب
گرد و غبار پشم
می¬نشست در گلوهای¬مان محکم
به ندرت مزد می¬گرفتیم
در عوض به جایش کتک می¬خوردیم

ما به تو نزدیکیم
وقتی تو دستگاه ضبط صوتت را روشن می¬کنی
تکه¬های کوچک آن را
این شیء کوچک نفرین شده را
ما به هم وصل کرده ایم
زیر نور کم سو
تاآن حد کم سو که چشمان¬مان درد می¬گرفت

ما به تو نزدیکیم
وقتی که تو یک قوطی کنسرو را باز می¬کنی
قلع را برای قوطی
ما در حفره¬ای تاریک
از صخره¬ای کوبیده ایم
و روی دوشمان به روشنایی آوردیم

ما به تو نزدیکیم
وقتی تو تکه¬ای گوشت می¬خوری
آن آرد سویا را
که با آن گاو تغدیه شده
در مزرعه ای رشد کرده است
که در آن ذرت و میوه برای ما
می¬توانست ببار آید

ما به تو نزدیکیم
وقتی تو موزی می¬خوری
که پدرمان آن را چیده است
اما در عوض آن قدر مزد کمی دریافت کرده است
که برای زندگی کافی نیست
به این علت ما باید کمک کنیم
و نمی¬توانیم به مدرسه برویم

ما به تو نزدیکیم
اغلب
بدون این که تو بدانی
وقتی یک آرزویت برآورده می¬شود
آرزوهای بسیاری برای تو فقط برآورده می¬شوند
زیرا که برای ما نمی¬توانند برآورده شوند

ما به تو نزدیکیم
یولی ۲۰۰۶، فریده ثابتی
*- منبع
Brot für die Welt
اشتوتگارت، یونی ۱۹۹۸

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.