ما را به خاطر می آوری؟

این نوشته شعر گونه همراه با تصاویری تکان دهنده با نام ” حالا ما را به خاطر می آوری” از غزه در اینترنت و در ایمیل ها سیر می کند. نمی دانم چه کسی آن را نوشته است اما در اعماق احساس انسان نفوذ می کند. فریده ثابتی

ما را به خاطر می آوری؟

ما اکنون در محاصره
تاریکی … و گرسنگی …
ایم
حالا ما را به خاطر می آوری؟

برای بدست آوردن آب
برای پر کردن بطری ای یا سبویی از آب
مسافتی طولانی می پیمودیم
حالا ما را به خاطر می آوری؟

ما هنوز کمبود غذا
هنوز ترس گشنگی روزانه داریم
زمانی که انتخاب دیگری نداریم
زمانی که شرایط غیرقابل تحمل می شود
سعی می کنیم به قاچاق آن
از راه تونل …
حالا ما را به خاطر می آوری؟

دارو مثل الماس کمیاب است
و کودکان ما روزانه
در بسترهایشان می میرند
بدلیل کمبود دارو
و بچه های دیگر فقط اشک می ریزند
آیا حالا تو …

در بیمارستان ها
در مدارس
تفاوتی نبود بین یک نوجوان
مسن یا یک بچه … یک حیوان
همه با مرگ مواجه بودند
حالا ما را به خاطر می آوری؟

در کشتار غزه
مرگ همه جا می در حال فروریختن بود
مثل بارش باران

در بیمارستان ها
در مدارس
تفاوتی نبود بین یک نوجوان
مسن یا یک بچه … یک حیوان
همه با مرگ مواجه بودند
جایی وجود نداشت
برای مخفی شدن
حالا ما را به خاطر می آوری؟

یک نسل کشی بود
یک پیام بود
قتل عام بود
جنایتی بزرگ بود
عملی ظالمانه
عملی هیولایی
شیوه های کار یک ترسو
سکوت یک دوست

این چهره حقیقت کثیف سیاست است
واقعیتی است غیرقابل درک
شرمی است مداوم
خیانت بود

چیزهای قابل باورند
اما این
امری باورنکردنی است
ریا کاری است!!! استانداردهای دوگانه
کمک مداوم است
ساخت … نیروهای واقعی … از شیطان!!
حالا ما را به خاطر می آوری؟

در این زمان … بعضی ما را نظاره می کردند
از دور
بعضی می رقصیدند در ساحل
بعضی چیزی نمی گفتند
در باره ی کشتار
و شکنجه
حالا ما را به خاطر می آوری؟

بسیاری مراقبت می کردند از ما
بسیاری کاری می کردند در ناامیدی
بعضی ها خوشحال بودند و لذت می بردند
شرم!!
بسیاری جرات نکردند
دیگرانی گفتند واقعا مراقبیم
اما اکنون
می شنویم از آن ها خیلی خیلی خیلی بندرت
آیا مطمئنی که
حالا ما را به خاطر می آوری؟

اکنون ما چیزی نداریم …
اما درد … بیماری
و غم روزانه
آیا واقعا
حالا ما را به خاطر می آوری؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.