در طول هفته های اخیر شماری از محافل رفرمیسم چپ بسیار عامدانه و به گونه ای عمیقاً فرصت طلبانه، غیرانسانی و زشت سعی کرده اند، تا پدیده موسوم به « کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» را با رویکرد لغو کار مزدی یا «فعالین جنبش لغو کار مزدی» یک کاسه کنند و برای آن ها شناسنامه واحد صادر نمایند.
عبارتی از قبیل « کمیته هماهنگی لغو کار مزدی» و نوع آن، مصداق این وارونه پردازی های بسیار محیلانه و فرصت طلبانه است. این محافل در همان حال باز هم به شیوه ای شنیع، ضد کارگری و اپورتونیستی فرصت را مغتنم شمرده اند تا تمامی رفرمیسم ضد کمونیستی و واقعیت تعلق خود به سندیکالیسم و سوسیالیسم بورژوائی را در پشت ظاهر آراسته انتقاد از سیاست ها، راهبردها و نقطه نظرات تا مغز استخوان بورژوائی و عمیقاً « توده ایستی» کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری استتار کنند. در این رابطه توضیح نکات زیر را ضروری می دانیم
۱. ما به هیچ وجه منکر پاره ای جانبداری ها از رویکرد و کارکرد عده ای که در فاصله میان سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ در درون جنبش کارگری ایران و به طور مشخص در داخل جریان موسوم به « کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» خود را گرایش ضد سرمایه داری نام نهادند، نیستیم. امروز نیز به رغم انتقاد بسیار صریح، برنده و شفافی که مدت هاست بر جنبه های نادرست آن حمایت و جانبداری مطرح کرده ایم و انتشار داده ایم همچنان بر وجوه درست و کاملاً کمونیستی آن اصرار می ورزیم. ما در آن سال ها حداکثر تلاش را به کار بردیم تا در کار سازمانیابی و عروج و ابراز وجود جنبش ضد سرمایه داری طبقه کارگر در ایران سنگی بر روی سنگ نهاده شود. در همین رابطه در مقابل لشکرکشی عظیم و خصمانه ای که محافل مختلف هر دو طیف رفرمیسم چپ و راست علیه هر جنب و جوش ضد کار مزدی طبقه کارگر راه انداخته بودند، ایستادیم. همزمان از هیچ سیاست غلط و راست روانه گرایش مدعی ضد سرمایه داری نه فقط حمایت نکردیم، بلکه تنها و تنها گرایشی بودیم که مستقیم یا غیرمستقیم به نقد آن ها پرداختیم. رفرمیسم چپ و راست و محافلی که امروز با وقاحت و بیشرمی تمام، اصرار در بدنام کردن رویکرد لغو کار مزدی و یکی قلمداد نمودن فعالین جنبش لغو کار مزدی با کمیته هماهنگی دارند، صرفاً از موضع راست و از سکوی سرمایه سالارانه و تمام عیار رفرمیستی و سندیکالیستی به آن گرایش حمله می کردند و از همه جهت گیری های راست آن دفاع می نمودند. در این میان ما فعالین لغو کار مزدی تنها رویکردی بودیم که به طور مثال آویختن کل کمیته هماهنگی و از جمله گرایش « ضد سرمایه داری» درون آن به دار مقاوله نامه های سازمان جهانی کار، مماشات این نهاد و جریان با ساز و کار توسل به داربست های « قانونی» دولت سرمایه یا «قانون کار» آن دولت و …. را بسیار جدی و ژرف مورد انتقاد قرار دادیم. فراموش نکنیم که همه این اقدامات کمیته و رویکرد مذکور مورد حمایت جدی این محافلی است که امروز وقیحانه می کوشند تا کمیته هماهنگی و فعالین لغو کار مزدی را به هم وصله و پینه کنند. ما به کارهای فوق اهتمام کردیم تا در کار تلاش و پیکار برای رشد یافتن و بالندگی ممکن هر جوانه ضعیف ضد سرمایه داری در جنبش کارگری و رفع خطر رفرمیسم سرکش راست و چپ از سر آن هیچ کوتاهی ننموده باشیم. این کاری بود که باید می کردیم و امروز نیز اصلاً پشیمان نمی باشیم.
۲. همه می دانند که « رویکرد لغو کار مزدی» پدیده نوظهور این سال ها یا سال های پیش از آن نیست. کسانی که خود را فعالین این جنبش و گرایش نام نهاده اند طولانی ترین پیشینه ها را در عرصه کارزار طبقاتی و جنبش کارگری داشته اند و دارند. استفاده آنان از این نشان و نام نیز به بیش از دو دهه قبل باز می گردد و این نام را به دنبال سال ها نقد مارکسی و ضد کار مزدی وجوه مختلف هستی کمونیسم بورژوائی و رفرمیسم راست و چپ انتخاب کرده اند عمر آنچه در ایران زیر نام « رویکرد ضد سرمایه داری » معروف شده است و همه دوران کمیته سازی و کمیته پردازی و جدال و انشعاب و همه چیز آن از ۵ سال تجاوز نمی کند. پیداست که تلاش فرصت طلبانه و اپورتونیستی محافل رفرمیسم چپ برای یکی قلمداد نمودن این دوتا بسیار مذبوحانه تر و چندش بارتر از آن است که هر انسان دارای حداقل شعور سالم انسانی را دچار تردید سازد. از این که بگذریم، فعالین جنبش لغو کار مزدی هیچ گاه و در هیچ شرائطی هیچ نوع و هیچ سطح ارتباط سازمان یافته گروهی با کمیته هماهنگی یا گرایش موسوم به « ضد سرمایه داری» درون و ادامه آن در داخل ایران نداشته اند و در شالوده کار و نوع نگاه خود به کمونیسم طبقه کارگر هم، کمیته سازی یا ایجاد هر نوع فرقه و حزب و نهاد بالای سر جنبش کارگری را نادرست، مذموم و مطرود اعلام کرده اند. این فعالین در سال ۱۳۸۳ خورشیدی، به دنبال ابراز حیات فعال رویکردهای مختلف درون جنبش کارگری ایران کوشید تا به میزان وسع و توان خود از رویکرد مدعی ضد سرمایه داری دفاع کنند، این رویکرد را در جهت دستیابی به انسجام ضد کار مزدی و کمونیسم مارکسی کمک رسانند، آنان در سطحی وسیع به این کارها دست زدند. در همین راستا همه دشمنی های رفرمیسم راست و چپ را نیز به جان خریدند و کتاب ها و خروارها فحاشی های این محافل را تحمل نمودند.
۳. فعالین لغو کار مزدی در طول چند سال، رویکرد راست سندیکالیستی و رفرمیستی درون کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری را آماج نقد رادیکال مارکسی و کمونیسم ضد کار مزدی قرار دادند و از این لحاظ به آنچه انجام داده اند بسیار می بالند و هیچ انتقادی را متوجه خویش نمی بینند.
۴. ما اعتراف می کنیم که برآورد مان از آنچه در درون کمیته هماهنگی نام گرایش ضد سرمایه داری یا ضد کار مزدی بر خود داشت دارای نقطه ضعف ها و کمبودهای جدی بوده است. ما به بسیاری از ضعف ها و کاستی های رفرمیستی این گرایش آگاه بودیم و هر کجا که لازم بود دست به انتقاد زدیم اما مشکل به طور واقعی بسیار فراتر از این حدود بود. تجربه های بعدی نشان داد که فعالین کارگری درون این گرایش به رغم کثرت قابل توجه خود، به گاه مواجهه با یورش گسترده، سراسری و سرکش طیف رفرمیسم در داخل و خارج کشور و در درون کمیته هماهنگی، یکسره میدان را خالی کردند و آنچه زیر این نام باقی ماند، دیگر نه فعالان واقعی رویکرد ضد سرمایه داری بلکه فرد یا افرادی از سنخ سایر رفرمیست های راست و چپ همراه یا منتقد آن ها در درون طیف چپ و در داخل همان کمیته هماهنگی بودند. آخرین متن منشور مطالبات پایه ای منتشر شده از سوی این ها، پاره ای به اصطلاح « تحلیل» ها و حرف هایشان در مورد طغیان های خیابانی بعد از انتخابات تا حال و فاجعه بارتر از همه مواضع اخیر آنان در مورد شورای اسلامی کار و آخرین آن ها حمایت شرمگینانه بسیار شرم آور از اصلاح طلبان و … همه و همه نشان داد که اینان هیچ سنخیت و تجانسی با جنبش واقعی ضد سرمایه داری طبقه کارگر نداشته و ندارند. باز هم اذعان می کنیم که تعمق ناکافی خویش در این گذر را قابل انتقاد و سرزنش می دانیم اما همزمان بسیار مباهی اعلام می داریم که همه تلاش ما این بود تا از طریق نقد کاستی های رفرمیستی این تندنس و تقویت وجوه ضد کار مزدی تحلیل ها و راهکارهایش، راه را برای انسجام ضد کار مزدی آن هموار سازیم. ما به این کار امیدوار بودیم اما ظرفیت بسیار نازل گرایش مزبور برای طی این مسیر، انفعال کاملاً اپورتونیستی، فرصت طلبانه و دکاندارانه خیلی ها که با نوشتن هر سطری خود را فعال ضد کار مزدی و میدان دار این رویکرد جار می زدند، اما از هر نوع همراهی به هر میزان دریغ می کردند و بالاخره هجوم سراسری رفرمیسم راست و چپ، سد سر راه موفقیت ما بود.
۵. فعالین جنبش لغو کار مزدی نخستین کسانی بوده اند که موضع گیری ها و اقدامات عمیقاً توده ایستی کمیته هماهنگی در موارد بالا را به بیرحمانه ترین و شفاف ترین شکل لازم مورد انتقاد قرار داده اند. در بسیاری از این موارد ما تنها رویکرد منتقد بوده ایم و دیگران زیر فشار رفرمیسم سرکش خود قادر به تشخیص راست روی ها و رفرمیسم کمیته مذکور نبوده اند.
۶. با توجه به همه نکات بالا اعلام می داریم که هر نوع تداعی کردن کمیته هماهنگی با رویکرد ضد کار مزدی یا بالعکس، هر شکل تلاش برای یکی قلمداد نمودن این دوتا، به کار گرفتن عناوین بسیار مسخره ای از نوع « کمیته هماهنکی ضد کار مزدی»!!! یا نسبت دادن بسیار وقیح و افتراء آمیز رفرمیسم توده ایستی آن ها به رویکرد لغو کار مزدی و مانند این ها صرفاً اقدامی فرصت طلبانه، زشت و ضد انسانی در راستای بدنام ساختن فعالین جنبش لغو کار مزدی است. این حق طبیعی ماست که از همگان بخواهیم تا این کار را نکنند و در صورت ادامه این روش از سوی آنان، دست به توضیح و افشاگری بزنیم. ما خواستار درگیر شدن در این بازی بسیار احمقانه نیستیم و از همه می خواهیم که بساط این فرصت طلبی های زشت ضد کارگری و ضد انسانی را برای همیشه جمع کنند.
فعالین جنبش لغو کار مزدی
فوریه ۲۰۱۱