روسپیگری و تن فروشی از تبعات گریزناپذیر نظامهای طبقاتی در تمام جهان و طول تاریخ است. پدیده تکان دهنده و بسیار رعب انگیزی که در سرمایه داری به اوج رسیده و مستمرا نقطه اوج های تازه تر را پشت سر می گذارد، بخشی از چرخه کار و روند ارزش افزائی سرمایه ماست. هرچه فشار قهر و استثمار سرمایه سهمگین تر می شود، هر چه سرمایه داری بحران زاتر می شود، هر چه بحرانهایش کوبنده تر و طوفانی تر و ویرانگرتر می شود، هر چه برای بقای خود بیشتر، دژخیم تر، از مذهب، ناسیونالیسم و سلاحهای مشابه سود می جوید، بر دامنه فحشاء نیز افزوده تر می گردد. در سیطره حاکمیت رژیم اسلامی همه شکلهای مختلفش از مدرن ماوراء سکولار، تا دینی فقاهتی، از صیغه و ازدواج های اجباری تا کودک همسری، از پرستوگری تا عبادتی و فناء فی سبیل اللهی، زنجیره طویلی از تمامی این انواع، زندگی جمعیت عظیمی از توده نفرین شده دوزخ نشین کارگر را در خود پیچیده است. زنان بسیاری که سرمایه داری حتی امکان فروش نیروی کار را از آنان سلب کرده است، برای امرار معاش خویش و اولاد، یا پدر و مادر، سوای فروش تن، به مثابه تنها کالا، تنها شکل خاص نیروی کار، هیچ چاره دیگری ندارند. این فاجعه از لحظه شروع عمر اختاپوس بشرکش جمهوری اسلامی تا امروز، به موازات تعمیق و طوفانی شدن، بحران سرمایه داری، هجوم سونامی وار فقر، فلاکت، بی سرپناهی و بی خانمانی مستمرا گسترش یافته و همه جاگیر شده است. سرمایه داران حکومتی مافیا صفت صاحب تراست فحشاء در اینجا نیز مثل هر حوزه سود آور دیگر بساط استیلا پهن کرده اند، تن و نیروی کار، انسانیت مذاب در کوره سود، شرف و شخصیت کالا شده دختران و زنان گرسنه بی سرپناه مجبور به تن فروشی را با نازلترین بها خرید و به سهمگین ترین قیمتها در اختیار مشتریان قرار می دهند. سایت های متعددی تحت عنوان “همسر یابی” ، “صیغه ایرانیان” “هلو”، …، رسما” به تجارت فحشاء شرعی حلال ولایتی، فقاهتی، مشغولند. گزارش ذیل مستندی از کارکرد این تراست ها و صاحبان آنها، از آتشفشان سبعیت، بشریت کشی، بربریت این جانیان مخوف آدمفروش، این سلاخان غدار شرف، شرافت و حیثیت انسان، است. مستندی که در بهترین حالت فقط روزنه ای را به درون یکی از دهلیزهای پنهان این تاریکی زار وحشت، دهشت، سبعیت نظام سرمایه داری و الگوهای خاص اسلامی، ولایتی آن باز می کند. این گزارش نه چیز چندانی از ابعاد هیولائی ماجرا را به حوزه دید می آورد، نه هیچ امکانی برای ارائه نازلترین تصویر از شرائط واقعی کار، زندگی توده وسیع کارگران تن فروش نفرین شده داشته است. به نکات مهم گزارش چشم دوزیم.
۱ – نرخ سنی فحشا به سرعت در حال کاهش است. برخی از سایتها و منابع حکومتی نیز به این موضوع اشاره صریح و اعتراف آشکار دارند. در بین تن فروشان دختران ۱۲ تا ۱۳ ساله کم نیستند. نرخ هر بار همخوابگی جنایت آمیز شرربار با این دختربچه ها بیشتر از زنان سن بالا و گاه تا ده میلیون تومان می باشد.
۲ – این دختران سیه روز محکوم به کارگری جنسی و فروش تن، در مقابل جنایت و سبعیتی که تحمل می کنند، همان مزدی را دریافت می دارند که تن فروشان دیگر می گیرند.
۳ – سرمایه داران مالک بنگاههای تن فروشی عموما” از طریق دلالان تجاری فحشاء یا سایت ها و مراکز ویژه خویش کارگر جنسی پیدا و مشتری جذب می نمایند.
۴ – آرایشگا ه های زنانه یکی از اصلی ترین مراکز پوششی کار می باشند
۵ – در منطقه افسریه تهران ظاهرا” خیابانی هست به نام اکباتان ( با محله اکباتان آزادی اشتباه نشود) .هر کوچه این خیابان محل خرید و فروش کالایی است : کوچه تلخکی ( مواد) ، کوچه آبکی (مشروب ) کوچه … ( زنان تن فروش)
۶ – هر کوچه توسط چند نفر لات گردن کلفت اداره می شود که هماهنگی لازم را برای تهیه کالای مورد نیاز انجام میدهند.
۷ – در خیابان سیزده آبان و همین محله افسریه و نیز چهارراه خوارزمی شهر ری برای رعایت امنیت، از کودکان خردسال به عنوان دلال استفاده می شود که برای مادران و یا خواهران خود بدنبال مشتری هستند. گاهی درگیری های وحشتناکی بین آنان برای جذب مشتری در می گیرد.
۸ – در سطحی بسیار وسیع، آپارتمان هایی در مجتمع ها و برجهای تهران وجود دارد که تحت عنوان خانه دانشجویی و یا حتی مسکونی محل کار شرکت های فحشاء، فروش تن انسان ها و به کارگری کارگران جنسی هستند. این اماکن توسط سرمایه داران فقاهتی بنگاهدار «مکان» نامیده می شوند.
