مجتمع فولاد امیر کبیر خزر به مالکیت قدرت الله سعادت در سال ۱۳۸۶ و با یک خط تولید شروع بکار نمود و بعد از مدت کوتاهی به ۲ خط تولید ارتقا پیدا کرد و بعد از ۴ سال از تاریخ شروع فعالیت خط تولید دیگری راه اندازی گردید. در صورت مساعد بودن شرایط تولید توانایی بیش از ۳۰ هزار تن میلگرد مرغوب از نوع A۳ را دارد. این پیشرفتها امکان نمی یافت جز با کار سخت و طاقت فرسای کارگران و مجموع کسانی که با تلاش و سخت کوشی به مالکان مجموعه این توان و جسارت را دادند تا از یک خط تولید به سه خط تولید مجتمع را ارتقا دهند. این در شرایطی است که این افراد زحمتکش از کمترین مزایا برخوردارند و در مقابل زحمات فراوانی که می کشد مبلغ چندانی که در حد کارشان باشد دریافت نمی کنند. شایان ذکر است محیط کار در مجموعه به لحاظ ایمنی از کمترین سطح برخوردار می باشد و تعداد زیادی از کارکنان در حین کار دچار مصدومیت و معلولیت گردیدند و حتی چند نفر جان خود را از دست دادند. طی آماری که خود مسئولین کارخانه گرفتند و طبق آزمایشات انجام شده تعداد زیادی از پرسنل در” آستانه ناشنوا شدن” براثر سر و صدای زیاد می باشند و به دلیل” استنشاق هوای آلوده به اکسید آهن” دارای ششهای بیماری هستند اما “دلخوشند” به اینکه در این اوضاع سخت اقتصادی دارای کاری می باشند و برای اداره یک زندگی شرافتنمندانه باید از سلامتی و حیات خود مایه بگذارند و هزینه کنند. اما مشکل اصلی این مجموعه از زمانی شروع شد که شخصی را به نام مهندس محمد پور از یکسال و اندی پیش بنا به صلاح دید مالکان با این طرح که ۳۰% پرسنل را تعدیل و ۲۰% تولید را افزایش می دهد به مدیریت مجموعه گمارده شده. گفتنی است که نامبرده چند سال پیش همین مجموعه را در قسمت تولید به طور پیمانکاری در دست داشت و در همان موقع حق و حقوق خیلی از کارگران را زیر پا گذاشت و از آنها نردبانی برای ترقی خود ساخت . ایشان هیچگونه سابقه پیمانکاری در جای دیگری را نداشت. این شخص در دوران کنونی مدیریتی خود از همان ابتدا با زبان تهدید و توهین با کارگران برخورد نمود و روزی نبود که کارگران بخشهای مختلف کارخانه را بنا به دلایل واهی تهدید به اخراج ننماید. از دیگر اقدامات این شخص اخراج افرادی که برای ارتقا مجموعه در قسمتهای مدیریتی و مسولیتی زحمات فراوانی در این سالها کشیده بودند نمود. زیرا ایشان به دنبال یک تحول بنیادین به لحاظ مدیریتی در مجموعه بودند و می خواستند ساختاری بسازند که کاملاً در فرمت ایشان و منافع و اهداف شخصیشان باشد نه منافع مجموعه. از این رو افرادی را به کار گذاردند که نه تجربه کافی را در پست گمارده شده داشتند نه از سواد و دانش کافی برخوردار بودند. یکی از این واحدها حمل و نقل بود که شخص خودنما و نان آجر کنی را به نام شاهرخ اکبرزاده برگزیده نامبرده هیچ تجربه ای را در مورد بار، راننده ، حمل و نقل و مسایل مربوط به این صنعت را ندارد. این در حالیست که خود مدیر کارخانه مدیر حمل و نقل هم می باشد. در حالی که صنعت حمل و نقل یک صنعت مستقل است و می بایست دارای مدیریتی مجزا و با داشتن اختیاراتی تام باشد. نامبرده (اکبرزاده) از همان ابتدا با رانندگان با زبان تهدید و ارعاب مکالمه می نماید و مانند ما فوق خود افراد زیر نظر خود را به اخراج تهدید می کرد. این شخص نه بخاطر اقدامات درست در واحد خود بلکه به این دلیل که از همه قسمتهای کارخانه برای مدیر خبرچینی می کند و ایشان (مدیر) هم به همین دلیل و به علم اینکه حتی از پس مسئولیتهای محوله بر نمی آید مصرند که همچنان ایشان در پست خود باقی بمانند. این فقط یک واحد از مجتمع برای مثال بود . تقریباً همه قسمتها مجموعه همین وضعیت را دارند و افراد ناکار آمد و کاسه لیس در رأس می باشند. چندی پیش تعداد زیادی از کارگران به دلیل نامناسب بودن شرایط تولید و مقرون به صرفه نبودن از کار اخراج گردیدند و این فرصت مناسبی بود برای مدیر کارخانه و مسوولین به کار گذاشته شده توسط ایشان برای تسویه حساب افرادی که با آنها مشکل داشتند و اکثر زیاد این اخراجیها از سوابق کاری زیادی برخوردار بودند. بسیاری از مزایای کارگران مجموعه بعد از مدیریت آقای محمدپور حذف گردید. ایشان معتقدند که باید در “هزینه ها” صرفه جویی گردد اما باید از ایشان پرسید که چرا خود شما نزدیک به ۳۵ میلیون حقوق ماهیانه دریافت می نمایید به جزء پاداش و دریافتیهای دیگر . آری این بود بخشی از مشکلات کسانیکه در این مجموعه زحمت می کشند
گفتنی است کارخانه دارای سالن سلف سرویس می باشد که مدتی به علت تک شیفتی و دوشیفتی شدن تعطیل بود همچنین سرویس ایاب و ذهاب کارگران توسط مینی بوسها انجام می گیرد تعداد کارگران حدود ۴۰۰ نفر که در بخشهای تولید و خدمات و اداری مشغول به کارند در حال حاضر بخش تولید کارخانه ۳ شیفت حتی در ایام تعطیل کار می کند
در ضمن در طول سال گذشته ۱۵۰ کارگر که حدود ۶۰ نفر آنها شب عید “اسفند ۹۳” اخراج شدند
توضیح : این گزارش توسط جمعی از کارگران فولاد امیر کبیر خزر شهر صنعتی رشت تهیه شد
-
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان