کارگران یکی از کارخانه های لاستیک سازی در شمال فرانسه صاحبان سرمایه را به گروگان گرفتند

طبق خبر منتشر شده روز سه شنبه ٧ ژانویه سرمایه داران کارخانه بزرگ لاستیک سازی گودیرا در شمال فرانسه، تصمیم به تعطیل کردن  این کارخانه می گیرند. این کارخانه دارای ١١٧٣ کارگر می باشد و با تعطیل شدن آن همه کارگران بیکار خواهند شد. نمایندگان اتحادیه کارگری  ث ژ ت طی جلساتی با صاحبان کارخانه به این نتیجه می رسند که در ازای تعطیلی آن، مقداری پول بابت خسارت به تمامی کارگران پرداخت گردد. در واقع نمایندگان مزدور اتحادیه ث ژ ت بر سر چگونگی بسته شدن کارخانه با سرمایه داران وارد مذاکره می شوند. بدنبال آنکه خبر تعطیلی کارخانه در نتیجه مذاکرات نمایندگان اتحادیه کارگری با صاحبان شرکت قطعی می شود و خبر در میان کارگران خشمگین می پیچد، بلافاصله بیش از ٢٠٠ نفر از کارگران با استفاده از یک لاستیک تراکتور درب اطاق مذاکره را به روی دو نفر از مدیران کارخانه، به نامهای میشل دهیلی و برنارد گلا یسر می بندند و بدین ترتیب مانع خروج آنان از کارخانه می شوند. فرانک جورک یکی از نماینده گان اتحادیه کارگری در مصاحبه ای با رادیو ر ت ل  اظهار امیدواری کرده است که در چند روز آیند دوباره  پروسه مذاکرات را از سر بگیرند و رئیس کارخانه را متقاعد کنند که  مبلغ بیشتری را در ازای بیکار کردن کارگران پرداخت کند. همزمان یک نفر از کارگران معترض به نام دیمیتری  در مصاحبه با همین رادیو اعلام کرد که ما هیچ امیدی به اتحادیه ث ژ ت نداریم و این اتحادیه خواست ما کارگران که جلو گیری از بسته شدن کارخانه می باشد را با مدیران کارخانه مطرح نکرده است و مخالف بسته شدن کارخانه نیست. تمامی ما که ١١٧٣ کارگر هستیم عضو این اتحادیه هستیم و بابت عضویت ماهانه مبلغی را پرداخت می کنیم. در ابتدا ما ١٨٥ نفر بودیم که در اعتراض به توافق حاصل شده  میان  نمایندگان اتحادیه با سرمایه داران بر سر بستن کارخانه ، جلو اتاق مذاکره تجمع کردیم و تصمیم گرفتیم مدیران کارخانه را به گروگان بگیریم و مانع خروج آنان شویم. اما اکنون اکثر کارگران با ما هستند. ما تصمیم گرفته ایم که کارخانه را ترک نکنیم و همین جا بخوابیم. اگرصاحبان این شرکت از تصمیم خویش مبنی بر بستن کارخانه  منصرف نشوند، ما نیز تصمیم گرفته ایم که کارخانه را به اشغال خود در آوریم و خودمان تولید لاستیک را بعهده بگیریم. این خبر بار دیگر نقش مخرب اتحادیه کارگری و همدستی آنان با صاحبان سرمایه علیه  کارگران را به خوبی به نمایش گذاشت. بار دیگر ثابت شد که جنبش اتحادیه ای گورستان مبارزات ضد سرمایه داری کارگران است. در سالهای اخیر و بدنبال بحران جهانی سرمایه، موج وسیع خصوصی سازیها،  بستن مراکز کار و تولید و اخراج  کارگران در تمامی کشورهای پیشرفته سرمایه داری به راه افتاد. در نروژ بیش از ٦٥٠ نفر از کارگران کاغد سازی در چند شهر غربی این کشور به دلیل بسته شدن کارخانه ها بیکار شدند. در کشور سوئد هزاران نفر از کارگران شرکتهای اریکسون و ولوو از کار اخراج شدند. در دانمارک هزاران کارگر که در بخش صادرات گوشت کار می کردند بیکار شدند. تمامی این تعرضات ضد کارگری همه جا با همراهی نمایندگان مزدور اتحادیه های کارگری صورت گرفت. لازم است یاد آوری کنم که احزاب و فرقه های چپ غیر کارگری ایران که از نزدیک شاهد عملکرد ضد کارگری جنبش اتحادیه ای بودند، در طول این سالیان بسیار فریبکارانه بر شیپور سندیکا، سندیکا  دمیدند و هر آنچه در توان داشتند بکار انداختند تا بلکه بتوانند این نوع تشکل یابی را در جنبش کارگری ایران جا بیاندازند. موج تبلیغات وسیعی که این سالها برای سندیکا سازی و سازمانیابی سندیکالیستی از سوی سندیکالیست های راست و جریانات دوم خردادی و محافل مشابه به راه افتاد و طیف احزاب و گروههای رفرمیسم چپ در داخل و خارج هوراکشان به استقبال آن شتافتند، نه در راستای منافع توده های کارگر، بلکه  فرستادن آن ها به دنبال نخود سیاه بود. توصیه سندیکاسازی  به شیرازه اتحاد تمامی فعالان احزاب و گروههای رفرمیسم چپ در خارج  از کشور تبدیل شد.  بگونه ای که احزاب چپ غیر کارگری کار را به جائی رساندند که حتی مصوبات کنگره هایشان را نیز به توصیه سندیکاسازی زینت بخشیدند. فعالین جنبش  لغو کار مزدی بارها و به مناسبتهای مختلف، خطاب به توده های کارگر اعلام کردند که هیچ کارگر عاقلی نباید فریب این توصیه های شوم سرمایه پسند را بخورد، آنان که  تلاش می کنند تا مبارزات ضد سرمایه داری توده های کارگر ایران را  درون سندیکا منحل کنند، آنان که شب و روز وعده حمایت حلقه بگوشان سرمایه امثال گای رایدرها٫ دولت های سرمایه داری غرب و اتحادیه های کارگری آلت دست سرمایه را در گوش کارگران ایران لالائی می کنند، باید بدانند که پتک سرمایه را بر سر مبارزات طبقه کارگر می کوبند و آب به آسیاب نظام بردگی مزدی می ریزند. کارگران ایران حق دارند از طیف وسیع رفرمیسم راست و چپ بپرسند آن روزها که بحران سرمایه داری روزانه هزاران نفر از کارگران عضو همین اتحادیه های باب دل  اینان را درو می کرد و به خیل عظیم بیکاران ملحق می ساخت،  گای رایدر ها و سران اتحادیه های دارای ۱۵۰ میلیون عضو! کجا بودند. آنان که شب و روز کارگران ایران را به قدرت گای رایدر دلخوش می کنند  لطفاً برای کارگران توضیح دهند که گای رایدرها در جریان این تعرضات شوم سرمایه به زندگی کارگران در کجا ایستاده اند. طبقه کارگر ایران سوای سازمانیابی شورائی ضد سرمایه داری و برای لغو کار مزدی هیچ راه چاره دیگری ندارد. آنان که نسخه سندیکا را برای کارگران ایران می پیچند و راه دیگری را به کارگران نشان می دهند آگاهانه یا ناآگاهانه کار دشمنان این طبقه را انجام می دهند. مثل روز روشن است  که آنچه  اینک  در فرانسه رخ داده است، آن توازن قوایی نیست که بتواند سرمایه را به چالش بکشد، اما این حرکت  می تواند به  جرقه ای امید بخش در جنبش کارگری این کشور تبدیل شود. این حرکت می تواند مسیر واقعی مبارزه علیه سرمایه را به توده های کارگر در بخش های دیگر مراکز کار و تولید نشان دهد. جنبش اتحادیه ای در هیچ جایی قادر به دفع تعرضات سرمایه داران علیه توده های طبقه ما نیست و  همچنان که توضیح داده شد  اصلآ رسالتش هم این نیست. کارگران این کارخانه  و حرکت ضد سرمایه داری آنان  نیازمند حمایت همه جانبه  کارگران فرانسه و دیگر کشورها است . پیروزی کارگران لاستیک سازی در شمال فرانسه کاملآ به حمایت بی دریغ همزنجیرانشان گره خورده است. تصمیم کارگران مبنی بر اشغال کارخانه در واقع در ادامه اقداماتی است که کارگران کشورهای مختلف، از جمله کشورهای آمریکای لاتین در طول ۲ دهه اخیر و در مقابله با تصمیم و سیاست های ضد کارگری سرمایداران مبنی بر بستن کارخانه و مراکز تولیدی که در معرض ورشکستگی و یا در واقع پاسخگو به نیازهای سرمایه نبودند انجام گرفته است.  وظیفه هر کارگر و فعال جنبش ضد سرمایداری طبقه کارگر است که از این  خیزشها ,مبارزات و اقدامات رادیکال کارگران در هر کجای جهان با تمامی توان حمایت کند. اما تجربه تسخیر کارخانه ها توسط  کارگران در کشورهای مختلف،  و محدود ماندن تنها به مطالبه  حفظ موقت اشتغال و نجات خانواده های خود از چنگال گرسنگی، با انچه که تصرف مرکز کار و تولید بمثابه یک راهکار عملی جنبش شورایی ضد سرمایداری طبقه کارگر مد نظر است  فاصله زیادی دارد. اشغال کارخانه از منظر این رویکرد تنها مربوط به مراکز ورشکسته و شرایط ویژه حاکم بر این محیط ها نیست، بلکه تصرف مراکز کارو تولید یکی از راهکارهای  سراسری مبارزه توده های کارگر در پروسه تلاش برای سازمانیابی جنبش شورایی سراسری  خویش درپیکار با سرمایه  است. سرمایه داران کارخانه ها را به خاطر این تعطیل نمی کنند که گویا جامعه نیازمند تولید نیست، بلکه در دنیای بی رحم و پر از شرارت  سرمایه داری، آنان  سرمایه هایشان را از  نقطه ای به نقطه ای دیگر و حوزه هائی که امکان سودآوری بیشتر را بدلیل نیروی کار ارزان کارگران برایشان مقدور می سازد انتقال می دهند. صاحبان سرمایه با این ترفند ضد انسانی تنها به فکر انباشت هر چه بیشتر سودهای کلان خویش هستند، برای آنان مهم نیست که با بسته شدن مراکز کار و تولید، کارگران بیکار می شوند و سیه روزی آنان شروع می شود. همچنان که به آن اشاره رفت سرمایه داران هر جا که لازم دیده اند با همدستی اتحادیه های مزدور سرمایه سالار مراکز کار و تولید را بسته اند و کارگران را به خانه هایشان فرستاده اند، چرا بایستی کارگران دست رو دست بگذارند و نظاره گر ماجرا شوند، چرا نباید اعمال قدرت کنند، چرا نبایستی این مراکز را به تصرف خویش در آورند و خودشان  تولید را سازماندهی کنند. قدرت سرمایه داران برای اخراج و بیکار سازی کارگران را تنها با قدرت متحد و متشکل شورائی و ضد سرمایه داری می توان پاسخ داد و خنثی ساخت. اینک که کارگران کارخانه لاستیک سازی گودیرا در شمال فرانسه تصمیم گرفته اند این کارخانه را تصرف کنند، اولین اقدام این است که شورای خویش را تشکیل دهند، و دست یاری بسوی همزنجیرانشان در فرانسه و همه جای دنیا دراز کنند.  بر سینه نماینده گان اتحادیه دست رد بزنند و مانع دخالت و مماشات آنان با صاحبان سرمایه شوند. در وسیعترین سطح ممکن صفوف خود را به  صورت شورائی و ضد سرمایه داری سازمان دهند.

ملک پیرخضری

 دیماه ١٣٩٢ 

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.