۱۸ کارگر در پی تیراندازی گروهی مسلح به طرز وحشتناکی کشته شدند. ۱۵ نفر از این کارگران جوشکار از طرف یک شرکت ایرانی برای کار بر روی پروژه ی احداث خط لوله گاز ایران به عراق، آواره ی شهر دیاله عراق شده بودند. در میان این کارگران ۹ نفر از اهالی استان چهارمحال و بختیاری بودند. هر کجا صحبت از حرفه ی جوشکاری است، بی اختیار ذهن ها متوجه شهر هفشجان (شهری در ۱۰ کیلومتری شهر کرد) می شود. شهری که به گفته ی یکی از مسئولان آن شهر، ۷۰ درصد جمعیتش جوشکار هستند. ۶ نفر از کشته شدگان این جنایت، هفشجانی بودند. کارگران این منطقه در عرصه ی جوشکاری و خط لوله های گاز و نفت و دیگر پروژه های صنعتی، زبان زد هستند. و باز به نقل از یکی دیگر از مسئولین این شهر، بیش از ۶ هزار نفر از جوانان این شهر در مجتمع های نفت و گاز پارس جنوبی پالایشگاه آبادان و بندرعباس و طرح های خط لوله سراسر کشور به حرفه ی جوشکاری مشغولند. هر جا در حوزه ی جوشکاری کار گیر کند، سراغ کارگران این منطقه می روند. همچنین جوشکاری بخشی از لوله های منطقه عسلویه که از داخل آب عبور داده می شوند به دست این کارگران و کارگران ده بیدی از توابع استان فارس انجام می گیرد. کار جوشکاران هفشجانی در دیگر کشورهای خلیج فارس هم برای صاحبان سرمایه این کشور تولید ارزش اضافه می کند. تعداد زیادی از کارگران این منطقه به دنبال کار، به کشورهای خلیج فارس سفر می کنند و دور از خانواده و شهرشان به حرفه جوشکاری می پردازند.
این اولین بار نیست که نبود امنیت و ایمنی در کار جان این کارگران را گرفته است. سه سال پیش هم ۱۲ نفر از کارگران این شهر ۲۵ هزار نفری در انفجار لوله ی گاز سرخس جان خود را از دست دادند. یکی از اهالی این شهر در سایتی نوشته است : « … اگه اوضاع بهتر بود همشهریامون مجبور نبودن اینقدر سخت کار کنن ؛ درد غربت و تنهایی و آوارگی و خستگی رو به دوش بکشن و بعدم یا حقوق ندن یا حقوقشون با این گرونی کفاف یه زندگی خوب رو نده که بخوان راضی بشن به کشور غریب برن و با همه ی سختیها توی یه لحظه پرپر بشن؟ چرا الکی الکی خونواده هاشون،همشهریاشون باید داغدارشون بشن؟چرا باید زن و بچه هاشون تنها بشن؟این بچه ها یتیم بشن و تا عمر دارن ……»
تروریست ها، عاملین این جنایت هولناک که باعث کشته و زخمی شدن این کارگران که برای تامین معاش خود و خانواده شان آواره خاک عراق می شوند، دست پخت حاکمان جهان سرمایه داری می باشند. هرگاه نیاز سرمایه داری و رقابت میان سرمایه ها ضرورت داشته باشد، به نوبت از حمایت آنها دریغ نکرده است. این گروه های تروریست گاهی زیر چتر حمایتی این کشور سرمایه داری و گاهی کشور رقیب به کشتار و جنایت دست می زنند. دولت ایران به خوبی از شرایط موجود در عراق آگاه می باشد. با این وجود برای امنیت جانی این کارگران هیچگونه اقدامی انجام نداده است. سرمایه داری ایران همچون دیگر کشورهای سرمایه داری به آنچه فکر نمی کند، جان کارگران است و تنها آنچه برایش اهمیت دارد، تولید ارزش اضافه و سود است. آنجا هم که برای انباشت بیشتر جان کارگری گرفته می شود، چه باک، چرخ سرمایه می بایست برای انباشت و سود هر چه بیشتر بچرخد. یکی از کارگران زخمی از اهالی همین شهر از نبود هیچگونه تامین جانی پس از هشت ماه کار در این پروژه خبر می دهد. اما مسئله این است که هر روز چند برابر این تعداد در جای جای ایران بر اثر سانحه در محیط کار جان خود را از دست می دهند. هر روز در عسلویه چند کارگر بر اثر نبود وسایل ایمنی جان می بازند. روزی نیست که خبری از سقوط کارگری از داربست یا خفه شدن کارگری در قعر چاه خبری نشنویم. تولید سرمایه داری برای استثمار و بهره کشی از نیروی کار و برای جان کارگران اهمیتی قائل نیست. ما کارگران نه تنها می بایست برای افزایش دستمزد، گرفتن حقوق های معوقه و دیگر مطالبا خود مبارزه کنیم، بلکه بایستی برای تامین امکانات ایمنی نیز دست به مبارزه بزنیم. این به ثمر نمی نشیند مگر با همبستگی و اتحاد ما کارگران علیه سرمایه.
کارگر جوشکار شهرکردی