این مطلب با استفاده از اطلاعات ارائه شده در کتاب تازه های آمار، شماره ۲۶، از انتشارات مرکز آمار ایران، چاپ پائیز ۷۸، در مورد کارگاههای صنعتی با ده کارگر و بیشتر( جدول ۱) نوشته شده و سعی شده که با استفاده از این اطلاعات گوشهای از رمز و راز سرمایهداری نمایانده شود.
جدول ۱- کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر: ۱۳۷۶
کل کشور |
جمع |
نحوه مدیریت |
|
خصوصی |
عمومی |
||
۱۳۹۰۴ |
۱۲۷۹۷ |
۱۱۰۷ |
در مجموع در این کارگاهها ۸۷۵۵۲۸ نفر کار میکردند(جدول ۲). از این تعداد ۴/۹۳% یعنی ۸۱۸۱۵۵ نفر مرد و بقیه یعنی ۵۷۳۷۳ نفر زن بودند. این نشان میدهد که کار صنعتی در ایران کماکان در زمره کار مردانه محسوب میشود. از این تعداد، ۱۳۱۵۹ نفر مزد یا حقوقی دریافت نمیکردند.
جدول ۲- متوسط تعداد شاغلان کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ کارکن و بیشتر
کل کشور |
جمع |
کل |
|
مرد |
زن |
||
۸۷۵،۵۲۸ |
۸۱۸،۱۵۵ |
۵۷،۳۷۳ |
۷/۷۲% شاغلان در این کارگاهها در بخش تولیدی کار میکردند که شامل ۶۳۶۸۲۹ نفر بودند(جدول۳): ۵۹۶۴۱۵ نفر مرد و ۴۰۴۱۴ نفر زن.
جدول ۳- متوسط تعداد شاغلان کارگاههای تولیدی و غیرتولیدی کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر
کل کشور |
تولیدی |
غیرتولیدی |
||||
کل |
مرد |
زن |
کل |
مرد |
زن |
|
۶۳۶،۸۲۹ |
۵۹۶،۴۱۵ |
۴۰،۴۱۴ |
۲۳۸،۶۹۹ |
۲۲۱،۷۴۵ |
۱۶،۹۵۹ |
۳/۲۷ درصد در بخش غیرتولیدی کار میکردند، که شامل ۲۳۸۶۹۹ نفر بودند: ۲۲۱۷۴۰ نفر مرد و ۱۶۹۵۹ نفر زن. از شاغلان بخش تولیدی ۲۹۴۳۶۰ نفر کارگر ساده، ۲۸۹۳۷۰ نفر کارگر ماهر، ۲۹۵۳۲ نفر تکنیسین و ۲۳۵۶۴ نفر مهندس بودند(جدول ۴). این تقسیم بندی نشان میدهد که ۶/۹۱% نیروی کار این کارگاهها را کارگران یدی تشکیل میدهد و ۴/۸% بقیه را کارگران فکری.
جدول ۴- متوسط تعداد شاغلان تولیدی کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر
کل کشور |
جمع |
کارگران ساده |
کارگران ماهر |
تکنسینها |
مهندسین |
۶۳۶،۸۲۹ |
۲۹۴،۳۶۰ |
۲۸۹،۳۷۰ |
۲۹،۵۳۲ |
۲۳،۵۶۷ |
|
درصد |
۱۰۰ |
۲/۴۶ |
۴/۴۵ |
۶/۴ |
۸/۳ |
از کل شاغلان این کارگاهها ۶۰۲۵۰ نفر یعنی ۹/۶% بیسوادو ۸۱۴۹۱۵ نفر یعنی ۱/۹۳% باسواد بودند(جدول ۵). تقسیمبندی باسوادان از نظر سطح سواد بدین گونه بود: ۵/۶۸% دارای تحصیلات زیر دیپلم، ۲۲% دیپلم، ۳/۳% فوق دیپلم، و ۲/۶% دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر بودند.
جدول ۵- شاغلان کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر برحسب سواد و مدارک تحصیلی: ۱۳۷۶
کل کشور |
کل شاغلان |
بیسواد |
باسواد |
||||
جمع |
زیردیپلم |
دیپلم |
فوق دیپلم |
لیسانس و بالاتر |
|||
۸۷۵،۱۶۵ |
۶۰،۲۵۰ |
۸۱۴،۹۱۵ |
۵۵۸،۶۷۸ |
۱۷۸،۹۷۳ |
۲۶،۷۴۲ |
۵۰،۵۲۲ |
|
درصد |
۱۰۰ |
۹/۶ |
۱/۹۳ |
۵/۶۸ |
۲۲ |
۳/۳ |
۲/۶ |
برای محاسبه سود این کارگاهها در سال ۷۶ اطلاعات زیر ارائه گردیده است(جدول ۶):
جدول ۶- ارزش دادهها، ستاندهها و ارزش افزودهُ فعالیت صنعتی و ارزش خدمات غیرصنعتی کارگاههای صنعتی دارای ۱۰ نفر کارکن و بیشتر: ۱۳۷۶
کل کشور |
ارزش داده های فعالیت صنعتی |
ارزش ستاندههای فعالیت صنعتی |
ارزش افزوده فعالیت صنعتی |
۴۸.۷۱۰.۰۴۹ |
۸۵.۶۷۱.۳۸۸ |
۳۶.۹۶۱.۳۲۹ |
ارزش داده ها مساوی با ۴۸۷۱۰۰۴۹ میلیون ریال
ارزش ستاندهها مساوی با ۸۵۶۷۱۳۸۸ میلیون ریال
ارزش افزوده مساوی با ۳۶۹۶۱۳۳۹ میلیون ریال
آن چه که در این جا تحت عنوان ارزش دادهها از آن نام برده میشود، مجموعهُ سرمایه به کاررفته است، یعنی آمیختهای است از سرمایه ثابت و سرمایه متغیر.
بخشی از سرمایه که صرف خرید ادوات تولید یعنی ماشینآلات، مواد اولیه، ابزار کار و غیره میشود اصطلاحا سرمایه ثابت نامیده میشود. این بخش از سرمایه بی کم و کاست به محصول انتقال مییابد. بنابراین مقدار ارزشی آن تغییر نمییابد بلکه از جایی به جای دیگر منتقل میشود. مثلا مواد اولیه تمام میشود اما به جایش محصول میماند. بنابراین ما میتوانیم در محاسباتمان آن را مساوی صفر قرار دهیم، یعنی آن را اصلا به حساب نیاوریم.
سرمایه متغیر صرف خرید نیروی کار میشود و در جریان تولید تغییر میکند. تنها این بخش سرمایه ارزشافزا است. در جریان تولید، نیروی کار به مصرف میرسد و در نتیجهُ آن کار انجام میشود. کار سبب انتقال ارزش ادوات تولید به محصول میشود و آن را حفظ میکند، اما این کار خود ارزش جدیدی تولید میکند که به ارزش وسایل تولید به کار رفته برای محصول افزوده میشود و در محصول کار خود را نشان میدهد. قسمتی از آن تحت عنوان دستمزد به عاملان کار یعنی کارگران داده میشود. این بخش فقط ارزش نیروی کار یعنی ارزش وسایل زندگی مورد لزوم آنها را در برمیگیرد. این بخش برحسب ارزش متوسط وسایل زندگی روزانه کارگر و زمان کار روزانهُ مورد لزوم و استاندارد زندگی یک کشور، بزرگتر یا کوچکتر میشود. معمولا چون کارگران دستمزد را نه در آغاز هر ماه بلکه در پایان آن دریافت میکنند میتوانیم بگوییم که کارگران مزد خود را خود پرداخت میکنند یا به بیان دیگر کار خود را یک ماهه و بدون دریافت بهره به سرمایه دار مساعده میدهند و در پایان ماه تنها یک بخش از ارزشی را که طی آن ماه ایجاد کرده اند به عنوان دستمزد دریافت میکنند.
بخش دیگر صرف ایجاد ارزش اضافی میشود. بنا براین مقدار ارزشی آن قسمت از سرمایه که صرف خرید نیروی کار میشود دائما تغییر میکند و به همین سبب سرمایه متغیر نامیده میشود. با این کار، سرمایهُ اولیه با سرمایه نهایی متفاوت میشود که اختلاف آنها معلول ارزش اضافی است.
ارزش افزوده(added value) که به اصطلاح همان سود کارگاههاست، بیانگر ارزش اضافی (surplus value) واقعی تولید شده در سال مورد نظر در این کارگاهها نیست، چون محاسبه آن نه براساس سرمایه متغیر بلکه براساس کل سرمایه ثابت و متغیر انجام گرفتهاست. در پاسخ به این که چرا این گونه محاسبه میشود باید گفت که از دیدگاه سرمایهداری، کارگر پس از ورود به فرایند تولید، نه به عنوان کارگر بلکه به عنوان بخشی از سرمایه تولیدی فعال در نظر گرفته میشود. این سرمایه به سرمایهدار تعلق دارد. بنابراین ارزش اضافیای که تولید میکند برای سرمایهدار به حساب هزینهُ واقعی کالا گذاشته میشود.
این چیزی است که قبل از تولید وجود نداشتهاست، بلکه بعدا در فرایند تولید ایجاد شدهاست و سرمایهدار آن را ناشی از سرمایهُ خود میداند. او به طور طبیعی انتظار دارد از سرمایه پیشریخته، سود حاصل کند. پس آن چه را که حاصل میشود حق خود میداند. بنابراین، در تعین نرخ سود، کل سرمایه را در نظر میگیرد و کاری به رابطهُ ارزش اضافی با عناصر تشکیلدهنده سرمایه ندارد. از طرفی، چون ارزش اضافی با فروش کالا متحقق میشود، سرمایه دار آن را ناشی از تفاوت ارزش کالا و قیمت فروش میداند. به همین سبب در این محاسبه هم میبینیم که برای تعین ارزش اضافی که در این جا به نام ارزش افزوده خصلت آن را مخفی نگه میدارند، تفاوت دادهها و ستاندهها را محاسبه و به این طریق سود حاصله در یک سال را مشخص میکنند. در این جا سود یعنی مازاد قیمت فروش. پس به این طریق و با این محاسبه و این نامگذاری میخواهند نشان دهند که سود ارتباطی با رابطهُ کار و سرمایه ندارد بلکه چیز مستقلی است.
اما واقعیت چیز دیگری است و ما با یک محاسبه ساده میتوانیم از درون این دادهها ارزش اضافی یعنی ارزش کار پرداخت نشدهُ کارگر یا ارزش کار غیرلازم را که به حساب سرمایهدار واریز میشود نشان دهیم.
جدول ۷- تشکیل سرمایه( میلیون ریال)
تسکیل سرمایه |
||||
جبران خدمات |
مالیات مستقیم و عوارض |
ارزش تغییرات موجودی انبار |
تشکیل سرمایه ثابت |
ارزش مواد اولیهُ خارجی مصرف شده |
۹.۶۶۹.۴۹۹ |
۴۵۹.۲۱۴ |
۷.۶۴۳.۵۲۸ |
۷.۳۴۸.۵۲۸ |
۹.۵۸۸.۲۵۳ |
براساس اطلاعات ارائه شده در جدول شماره ۷ مجموعه سرمایه صرفشده به استثنای سرمایه متغیر برابر با ۳۴۷۰۹۰۲۲ میلیون ریال است که تحت عناوین ارزش مواد اولیه، جبران خدمات، مالیات و عوارض و تشکلیل سرمایه آمده است. از طرفی ارزش دادهها برابر با ۴۸۷۱۰۰۴۹ میلیون ریال است که با تفریق این دو از هم مقدار سرمایه متغیر به کار رفته را میتوانیم محاسبه کنیم که برابر با:
۱۴۰۰۱۰۱۲۷= ۳۴۷۰۹۰۲۲ – ۴۸۷۱۰۰۴۹میلیون ریال میشود. حال با در دست داشتن دو دادهُ مهم یعنی سرمایه متغیر و ارزش اضافی، میتوانیم نسبت آنها را که نرخ ارزش اضافی نامیده میشود به دستآوریم.
نرخ ارزش اضافی: ارزش اضافی تقسیم بر سرمایه متغیر، ۱۴۰۰۱۰۲۷/ ۳۶۹۶۱۳۳۹(هردو به میلیون ریال). حاصل، مقداری نزدیک به ۳۰۰% است. یعنی نزدیک به سه برابر سرمایه پیش ریخته به سرمایهدار برگشتهاست. به بیان دیگر اگر زمان کار روزانه را چهار قسمت کنیم، تنها یک قسمت آن برای تامین سرمایه متغیر کافی است. یعنی اگر کارگر ۸ ساعت کار میکند، کار لازم او برای تامین دستمزدی که دریافت میدارد برابر با ۲ ساعت است و بقیه یعنی ۶ ساعت را او مجانی برای سرمایهدار کار کردهاست. همین قسمت کار که آن را کار غیرضروری یا غیرلازم مینامیم تامین کنندهُ ارزش اضافی برای سرمایه است. بنابراین نرخ ارزش اضافی بیانگر درجهُ بهره کشی نیروی کار توسط سرمایه است و در کشورهایی نظیر ایران به دلیل ارزان بودن نیروی کار، ضعف طبقه کارگر و نبود تشکلهای مستقل و نیرومند کارگری و سرکوب و اختناق، چنین ابعاد وحشتناکی پیدا میکند.
آگوست ۲۰۰۶
* این مطلب بار اول در سال ۱۳۸۳ در نشریه ” علیه کار مزدی” به چاپ رسیده بود که اکنون با تصحیح اشتباهات، اندکی تغیر یافته است.