آبان بود و تو بودی
در هیئتی انبوه
در هییت زن و مرد
در هیت کارگر و بیکار
در هییت دانشجو
***
فردا راه می پیمود
در گام های تو
بر سنگفرش خیابان
سیرجان، کرمان
و خیابان خونین شد
کردستان، خوزستان
***
و خیابان بارور شد
با عطر نفس های تو
در فریاد اعتراض
و خیابان به اعتراض پیوست
با دیوارهایش
***
دیوارهای بپا ایستاده
دیوارهای شاهد
با شتک خونت بردامن
گیلان، اصفهان و خراسان
***
یک سو
قراولان مسلح سرمایه
با کله های خالی متعفن
آتش به اختیار به فرمان پیشوا
با خون کودکان و جوانان
تقسیم می کردند
درد و رنج زمان را
در خانه خانه ی این بوم
***
در سوی تو اما
فریاد بود و خواست رهایی
فریاد اعتراض
فریاد اتحاد
نترسید نترسید، ما همه باهم هستیم
فریاد تجربه ای نو
جمهوری شورائی
فریده ثابتی
۱۸.۱۱.۲۰۲۰