به مناسبت یکمین سال درگذشت رفیق تراب حقشناس

به مناسبت یکمین سال درگذشت رفیق تراب حقشناس

مطلب زیر یک سال پیش، در فردای درگذشت رفیق بسیار عزیز و همیشه زنده یاد تراب حقشناس نوشته شد. به مناسبت یکمین سال درگذشت وی، آن را مجددا درج می کنیم.

مرگ رفیق تراب حق شناس غمی سنگین برای همه همرزمانش
تراب حق شناس از میان ما رفت. او چهره نستوه و استوار سالیان دراز مبارزه علیه استثمار، نابرابری و همه اشکال بی حقوقی انسان بود. تا چشم بر محیط زندگی گشود خود را شریک درد، رنج ، ستمکشی و تبعیضات بشرستیزانه طبقاتی آوار بر سر استثمارشوندگان و زحمتکشان دید. راه زیستن و بیان هستی خود را در پیکار مصمم علیه ریشه های واقعی این سیه روزی ها یافت. در این راستا راه افتاد، فعال مبارزات دانشجوئی سالهای شروع دهه ۴۰ خورشیدی علیه رژیم جنایتکار سلطنتی سرمایه داری شد. زمین و زمان شرایط اجتماعی آن روز در ایران و جهان مالامال از بی راهه و برهوت بود. جنبش کارگری بین المللی به بدترین شکلی در گروگان بورژوازی اردوگاهی، سوسیال دموکراسی، امپریالیسم ستیزی خلقی محافل ناسیونال چپ و نیروهای مشابه قرار داشت. در هیچ کجا هیچ پرتوی از میدانداری یک جنبش رادیکال ضد سرمایه داری چشم های جستجوگر را خیره خود نمی ساخت. همه راهها به رژیم ستیزی فراطبقاتی و مبارزه علیه دیکتاتوری بربرمنشانه حاکم ختم می شد.
تراب حشناس در دل چنین وضعی مثل خیلی از همراهان روی به اپوزیسون های متحزب مخالف رژیم شاه نهاد. او چند گام این طرف تر با شناخت چند و چون این نوع اپوزیسون بازی ها، دست در دست همرزمان فداکاری گذاشت که سنگ بنای تأسیس «سازمان مجاهدین خلق »آن روز را نهاده بودند. تراب با همه توان آماده کارزار در این میدان و کمک به شکل گیری جنبش مسلحانه چریکی ضد امپریالیستی و علیه رژیم شاه شد. بر اساس تصمیم تشکیلات، راهی فلسطین گردید. نقش مهمی در برقراری ارتباط فعال میان مجاهدین و سازمانهای مقاومت فلسطینی، انتقال اعضاء سازمان به اردوگاههای آموزشی الفتح، سازماندهی افراد در پایگاههای مختلف درون منطقه، تماس با احزاب و محافل سیاسی گوناگون ایفاء کرد. در پروسه تحولات ایدئولوژیک و سیاسی سالهای ۵۲ تا ۵۴ درون سازمان، با آغوش باز به استقبال کمونیسم و گسست از ارتجاع اسلامی شتافت. مثل سابق با همه توان جنگید. در جریان تجزیه مجاهدین م. ل در سال ۵۷ به سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر پیوست. با شروع شبیخون ها و تهاجمات فاشیستی جمهوری اسلامی علیه جنبش کارگری و نیروهای اپوزیسون و به دنبال ضربات بسیار سنگینی که بر سازمان پیکار وارد شد، مجبور به فرار مجدد از کشور و بازگشت به پاریس گردید. از آن تاریخ تا دقایق منتهی به مرگ هر چه در توان داشت برای ادامه مبارزه به کار گرفت. ایفای بیشترین نقش در تغذیه و تحرک سایت اندیشه و پیکار، نوشتن مقالات و کتاب های متعدد، بیشترین افشاگری ها علیه دنیای بربریت ها، سبعیت ها و حمام خون های دولت اسرائیل و سرمایه داری جهانی علیه توده های کارگر آواره و سلاخی شده فلسطین، تلاش برای تهیه و تکمیل آرشیو سازمان پیکار، مجاهدین اولیه و سپس م. ل و فراوان کارهای دیگر صفحات مختلف کارنامه مبارزات دوره اخیر او را تشکیل می دهندد. تراب از ۵ سال پیش به این سوی در چنگال یک بیماری مهلک توانفرسا با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. او بخشی از فعالیت های اشاره شده را در همین دوره و در فواصل فشرده میان مرگ و زندگی انجام داده است. او حتی تا چند ساعت پیش از نفس آخر هم از کارهای پیش روی خویش برای ادامه پیکار و جنگ علیه سرمایه داری می گفت. مرگ تراب غمی سنگین برای همه ماست. من این غم بزرگ را به همه همرزمانش و بیشتر از همه به رفقائی که در دوره بیماری وی از هیچ تلاشی برای همراهی با او دریغ نکردند تسلیت می گویم
ناصر پایدار
۲۶ ژانویه ۲۰۱۶

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.